مقالات عید دارد میرسد، یکبار دیگر نیستی عباس سودایی ۱۳۹۹/۰۳/۱۹ عید دارد میرسد، یکبار دیگر نیستیجمع ما جمع است، ما هستیم و مادر، نیستی گیرم آخر هفتسین سفره هم تکمیل شدباز کم دارد کنار سفره، آخر نیستی لااقل پیغام سبزی باش، در این فصل سرد زود برگرد، از پرستوها که کمتر نیستی خواهرم از کفشهای تازهاش چیزی نگفت خواست آنها را ببینی، حیف دیگر نیستی هستی این خانه چندین سال پیش از دست رفتآی دنیا! آی دنیای سراسر نیستی! میسرایم اشکهایم را و میدانم به حتماز سرودم جز همین یک بیت از بر نیستی: جان ما قربان اشک دختری ویراننشین،چشم من! مدیون من باشی اگر تر نیستی! برچسب:شعر میانگین امتیاز کاربران: 0.0 (0 رای) 12345 برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود