هـمـه با هــم

برای فــردای ایتـــام

مقالات

اعتراض یک مرجع به لباس فاخر عروسش



استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب «حق و باطل» درباره سیره عملی علامه بهبهانی می‌نویسد:
روزی علامه، عروسش را دید که جامه‌های عالی و فاخر پوشیده است، به پسرش اعتراض کرد که چرا برای زنت اینجور لباس می‌خری؟ پسرش خیلی جواب روشنی داد، گفت: «قل من حرم زینة الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق»؛ بگو: چه کسی زینت الهی را که خدا برای بندگانش پدید آورده و روزی‌های پاکیزه و مطبوع را حرام کرده است(اعراف/ 32)، مگر اینها حرام است؟ لباس فاخر و زیبا را چه کسی حرام کرده است؟

 علامه گفت: پسرکم نمی‌گویم که اینها حرام است، البته حلال است، من روی حساب دیگری می گویم، من مرجع تقلید و پیشوای این مردم هستم، در میان این مردم غنی هست، فقیر هست، متمکن هست، غیر متمکن هست، افرادی که از این لباس‌های فاخر و فاخرتر بپوشند هستند، ولی طبقات زیادی هم هستند که نمی‌توانند اینجور لباس‌ها را بپوشند، لباس کرباس می‌پوشند، ما که نمی‌توانیم این لباسی را که خودمان می‌پوشیم، برای مردم هم تهیه کنیم و نمی‌توانیم آن‌ها را در این سطح زندگی بیاوریم.

ولی یک کار از ما ساخته است و آن همدردی کردن با آنهاست، آن‌ها چشمشان به ماست، یک مرد فقیر وقتی زنش از او لباس فاخر مطالبه می‌کند، یک مایه تسکین خاطر دارد، می‌گوید: گیرم ما مثل ثروتمندها نبودیم، ما مثل خانه آقای وحید زندگی می‌کنیم، ببین زن یا عروس وحید اینجور می‌پوشد که تو می‌پوشی؟ وای به حال آن وقتی که ما هم زندگیمان را مثل طبقه مرفه و ثروتمند کنیم که این یگانه مایه تسلی خاطر و کمک روحی فقرا هم از دست می‌رود، من به این منظور می‌گویم ما باید زاهدانه زندگی کنیم که زهد ما همدردی با فقرا باشد، روزی که دیگران توانستند لباس فاخر بپوشند، ما هم لباس فاخر می‌پوشیم، این وظیفه همدردی برای همه است، ولی برای پیشوایان امت خیلی بیشتر و دقیقتر است.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.