به گزارش روابط عمومی خیریه عترت بوتراب به نقل از همشهری تعدادی از پزشکان و دبیران بازنشسته و شاغل دردآشنا در زمینه آسیبهای اجتماعی با هدف کاهش این آسیبها درصدد تاسیس انجمنی برای حمایت از خانوادهها و کودکان مبتلا به ایدز و همچنین کمک به کودکانی که دارای ناتوانی جسمی و حرکتی هستند، بودند که تلاش آنها در سال 92 به بار نشست. این انجمن از همان ابتدا در دو بخش فعالیت خود را آغاز کرد. یک بخش پذیرش و درمان رایگان کودکان تا 16 سال که مشکل حرکتی و گفتاری دارند؛ بخش دوم حمایت از کودکان ایتام ایدزی که پدرانشان را در اثر بیماری ایدز از دست دادهاند و با مادرانشان زندگی میکنند.<br> زهرا آقایی، رییس هیئت مدیره این انجمن میگوید: در بیشتر کشورهای آلوده شده به ویروس ایدز 15 تا 20 درصد کودکان، یک یا هر دو والدین خود را بر اثر ابتلا به ایدز از دست دادهاند. این در حالی است که کمتر از 10 درصد این کودکان از حمایت اجتماعی برخوردارند. از هر 6 نفری که بر اثر ابتلا به ایدز جان خود را از دست میدهند یک نفر آنها زیر 15 سال است. بیشتر کودکان از طریق مادرانشان در دوران بارداری به این ویروس آلوده میشوند .<br> اما مشکل آنها تنها بیماری نیست، این زنان در معرض آسیبهای فراوانی قرار دارند و یتیمان ایدز هم کمتر به آموزش و تحصیل دسترسی دارند، از نظر روحی و روانی بسیار مضطرب هستند و عمدتا از مراقبتهای بهداشتی اولیه محرومند.<br> <br> کار درمانی و گفتار درمانی برای کودکان<br> مددجویانی که به خاطر فلج مغزی مشکل کاردرمانی یا گفتاردرمانی دارند در این انجمن رایگان درمان میشوند و در صورت نیاز آنها هزینه ایاب و ذهاب، خرید وسایل توانبخشی، انجام آزمایشات هم انجام میشود. در حال حاضر در بخش گفتار درمانی 23 مددجو تحت پوشش است که بنا به نیازشان از 2 تا 3 روز در هفته به مدت یک ساعت برای کار میشود .<br> آقایی میگوید: معمولا مشکل این بچهها لکنت، اختلال یادگیری، مشکل تلفظی، اوتیسم بیش فعالی،کمتوانان ذهنی و سایر اختلالات گفتاری و ارتباطی است که با کمک کارشناس ارشد رشته گفتار درمانی مداوا میشوند. خوشبختانه در سال 95 ، 49 مددجو با بهبودی کامل ترخیص شدند.<br> همچنین امسال هم 13 مددجو تحت پوشش کاردرمانی هستند که بسته به نوع درمانشان از 2 تا 4 روز در هفته به انجمن مراجعه میکنند. مشکلات این کودکان اختلالات حرکتی، تاخیر حرکتی، فلج مغزی (cp )، نوروپاتیک، انواع سندرومها که باعث مشکلات حرکتی میشود، است.<br> <br> حمایت از کودکان ایدزی<br> فکر کنید بچهای را در آغوش گرفتهاید و سپس متوجه میشوید که او HIV مثبت دارد. چه واکنشی خواهید داشت؟ یا از لیوانی استفاده کردهاید که یک کودک مبتلا به بیماری ایدز از آن آب نوشیده، چه احساسی پیدا میکنید؟ تلاش میکنید از او دور شوید یا اصلا آرزو میکنید او را نمیدیدید! درست است، کسی آنها را نمیخواهد، بچههایی با روبانهای قرمز.<br> اما در این انجمن کسانی هستند که صدای این کودکان را میشنوند و با آنها همراهند. در حال حاضر 35 خانم که مبتلا به ویروس HIV مثبت هستند در این انجمن پذیرش شدهاند که همسر این خانمها بر اثر بیماری ایدز فوت کردند و آنها با کودکانشان زندگی میکنند. خوشبختانه از 43 کودکی که تحت حمایت انجمن هستند، 5 کودک مبتلا به ویروس HIVهستند و بقیه آنها با اقدامات پزشکی سالم به دنیا آمدند.<br> انجمن برای این خانوادهها هر هفته کارگاههای آموزش مهارتهای زندگی، پذیرش و کنار آمدن با بیماری، افزایش اعتماد به نفس برگزار میکند. بخش دیگر حمایت از این خانوادهها در زمینه حمایتهای مالی و حمایت تحصیلی از کودکانشان است.<br> آقایی میگوید: این افراد در ابتدا از طریق مراکز بهداشت به ما معرفی میشوند و بعد از مشاوره پذیرش میشوند تا با کمک داوطلبان انجمن آموزشهای لازم را ببینند. همچنین کودکان این خانوادهها هم آموزش میبینند چون کودکان باید وحشت، یأس و غم را فراموش کنند.<br> بنابراین تمام کسانی که در اینجا کار میکنند سرشار از شادی و امید هستند تا شاید بتوانند کودکی را به این کودکان بازگردانند.<br> او ادامه میدهد: خدمات آزمایش داوطلبانه و محرمانه ایدز و مشاوره تلفنی هم در مرکز وجود دارد و بخشی از فعالیتها هم در زمینه پیشگیری است، چون کمهزینهتر از درمان است.<br> <br> کمپین درب بطری<br> تاکنون انجمن برای حمایت از مددجویان دو کمپین برگزار کرده است. آقایی در مورد این کمپینها میگوید: ایده اولیه جمعآوری در بطری در تبریز بود که کمکم در کل ایران به اجرا در آمد و برای حمایت از کودکانی که مشکل حرکتی دارند و نیاز به ویلچر دارند به کار رفت.<br> او میگوید: انجمن حدودا یک سال است که این کمپن را اجرا میکند و از جمعآوری هر 10 هزار در بطری هزینه یک ویلچر برای این کودکان تامین میشود اما اگر کودکی نیاز به یک وسیله دیگر داشته باشد آن را تهیه میکنیم.<br> <br> کمپین کاغذ باطله<br> در کمپین کاغذ باطله که ایده این طرح مربوط به خود انجمن است، درآمد حاصل از فروش کاغذهای باطله، روزنامه، کتاب به ایتام ایدز اختصاص پیدا میکند. او میگوید: خوشبختانه مردم در این طرح همکاری خوبی با ما داشتند و توانستیم به خانوادههای زیادی یاریرسانی کنیم.<br> آقایی میگوید: ما میخواهیم به آنها ماهیگیری یاد دهیم یعنی آنها آموزش ببینند و خود در یک پروسه سالم اقتصادی صاحب درآمد شوند چون خانوادههایی که با بیماری ایدز دست به گریبان هستند به خاطر باورهای غلطی که وجود دارد از جامعه طرد شدهاند. <br> او تاکید میکند: در آینده در نظر داریم بر روی توانمندسازی کودکان و زنان آسیب دیده با روشهای مشارکتی ،توانایی مالی و اجتماعی آنها کار کنیم چون تنها حرفه آموزی کافی نیست و باید آنها مهارت لازم برای پس انداز و بازاریابی داشته باشند تا مستقل کسب و کارشان را اداره کنند.<br> <br> آغاز یک راه<br> سپینود علینقی یکی از مددجویان این انجمن خیریه است. او دانشجوی رشته آسیبشناسی اجتماعی بود که برای گذرندان دوره طرح به مرکز بازتوانی بانوان چیتگر رفت. بعد از آن مدتی در مرکز تحقیقات ایدز ایران به ریاست دکتر محرز مشغول به فعالیت شد و همان جا با یک مرکز تحقیقات ایدز در کرج آشنا شد. ابتدا هفته ای یک بار برای آموزش و پیشگیری از ویروس HIV به دانشآموزان دبیرستان دخترانه به انجمن میرفت تا اینکه بعد از مدتی به طور دائم در انجمن مشغول به کار شد.<br> او میگوید: ابتدا برای دانشآموزان مدرسه کلاسهای پیشگیری از ایدز برگذار میکردم اما کم کم فعالیتهایم را گسترش دادم. در انجمن کودکانی را میدیدم که پدرشان را به دلیل ویروس ایدز از دست دادهاند و حالا تحت حضانت مادرند اما هیچگاه دیده نشدند چون چشمها بسته بودند.آنها بیگناه هستند و امید دارند، زندگی میخواهند.<br> وضعیت معیشت و نادیده گرفتن این کودکان تنها بخشی از ماجراست، نگاه منفی، عدم شناخت هم آنها را آزار میدهد.<br> علینقی درباره وضعیت جامعه و تعامل آن با افرادی که مبتلا به ایدزهستند میگوید: ما به این خانوادهها میگوییم چگونه باید این بیماری را مهار کند؟ و دوم اینکه با فردی که دچار این بیماری شده چگونه باید تعامل کرد؟ چون یک فرد که با ایدز زندگی میکند یک شهروند ایرانی است و نباید هیچ گونه تبعیضی درباره او اعمال شود.<br> البته این تبعیض درباره کودکان مضاعف میشود. او به تبعیضهایی که در مورد یتیمانی که پدر خود را به دلیل ایدز از دست دادهاند اشاره میکند و میگوید: یتیمان ایدز کمتر به آموزش و تحصیل دسترسی دارند، از نظر روحی و روانی بسیار مضطرب هستند، عمدتا از مراقبتهای بهداشتی اولیه محرومند و... برای همین بیشتر باید به آنها توجه کرد.<br> علینقی در صحبت هایش به خاطرهای اشاره میکند و میگوید: یک خانمی سال قبل به من مراجعه کرد که 2 ماهه باردار بود و همسرش را به تازگی بر اثر بیماری ایدز از دست داده بود ، خودش هم تازه متوجه شده بود که مبتلا به ویروس HIV است و به شدت ناراحت و افسرده بود .اما او بیشتر از خودش نگران فرزندش بود .برای او توضیح دادم چون زود متوجه بیماری شده در مرحله HIV هستید که در این دوران فرد با تحت نظر بودن نزد پزشک میتواند زندگی عادی داشته باشد و سالیان سال بدون هیچ مشکلی زندگی کند و عمر طبیعی داشته باشد. برای فرزندش هم از سه ماهه دوم بارداری دارو تجویز شد و تاکید کردم که زایمان باید حتما سزارین باشد و به بچه هم شیر ندهد. او با خیالی آسوده انجمن را ترک کرد من او را برای ادامه درمان به مرکز تحقیقات ایدز معرفی کردم در دوران بارداریش هر هفته در کلاسها شرکت میکرد و حالش هر روز بهتر میشد.<br> حالا این مادر یک کودک 8 ماهه دارد که خدا را شکر بعد از انجام آزمایشات تخصصی متوجه شدیم که کاملا سالم است. این خیلی برای او لذت بخش است که توانسته با یاری خدا یک کودک سالم به این جامعه هدیه کند.