به گزارش روابط عمومی موسسه خیریه عترت بوتراب، نبیالله عشقی ثانی کارشناس امور اجتماعی و مشاور در امور مؤسسات خیریه مطلبی را درباره سیل اخیر در کشور در خبرگزاری مهر منتشر کرد. متن این یادداشت به شرح زیر است: در آغازین روزهای سال جدید، در ایامی که مردم مشغول دیدارهای نوروزی و برگزاری مراسم عید مبارکی بودند، باران این نعمت الهی با حجمی بی نهایت زیاد باریدن گرفت، گفتند در دو سه روز بیش از سالی بارندگی شده است. آنقدر که منابع طبیعی و انسان ساز نتوانست آن را سازمان دهد، سیلی ویرانگر بوجود آمد که بی سامانی فوق العاده ای از شمال کشور استان گلستان، شهرهای آق قلا و گمیشان و مازندران آغاز شد و بعد استانهای غربی و جنوبی کشور مثل کرمانشاه، ایلام، فارس، خوزستان و لرستان را درگیر کرد. سیل خرابیهای بسیاری را به بار آورد که جبران آن مشکل، پر هزینه و زمان بر است و متأسفانه جان حدود ۵۰ نفر از هموطنان را گرفت و بسیاری را مصدوم نمود. سیل زمینهای کشاورزی وسیع، جاده و پلهای متعددی را ویران و خانههای مردم عزیز را تخریب نمود و احشام بسیاری تلف شدند. دولت، ارگانهای نظامی، هلال احمر و دستگاههای متولی خدمات اجتماعی مؤسسات مردم نهاد و مردم دلسوز بسیاری حداکثر تلاش خود را نمودند و امکاناتشان را بکار گرفتند تا جان هموطنان عزیز را را حفظ کنند و تخریبها و ویرانیها را کاهش دهند. با این وجود این سیل بی سابقه شمال تا غرب و جنوب کشور را فرا گرفت و تخریبهای فوق العاده زیادی ایجاد کرد بصورتیکه روستاهای بسیاری زیر آب رفت. در این میان هزاران چرا و تحلیل شد، که آینده نگر نیستیم و به صورت روزمرگی تصمیم میگیریم و گفت و شنودهایی دیگر، نمیتوانم این سخن نغض جاودان حکیم فردوسی را نیاورم که فرمود: به جویی که یک روز بگذشت آب نسازد خردمند ازو جای خواب بگذریم، بازسازی آنچه از دست رفت فوق العاده پر هزینه، زمان بر و تأثر برانگیز است، آثار روحی و روانی آن بر جان مردم بخصوص بر کودکان به آسانی قابل ارزیابی و جبران نمیباشد اگرچه هم مسئولین، هم مردم، هم فرهنگ ما باید پاسخگوی هرآنچه بر ما رفت، باشند. نکته افتخار آمیز، آنچه مثل موارد مشابه در کشور خود را نشان داد، علاوه بر دستگاههای مسئول و نهادهای مردم نهاد، هر اهل خیری، هر آزاده ای و هر کس که احساس مسئولیت میکرد، دست بکار شد تا برای هموطنان آسیب دیده از سیل در حد وسع و توان خود کاری بکند و کرد، باید پرسید اگر تلاشهای همگانی همه مسئولین، تشکلهای مردم نهاد و حضور ایثار گرانه مردم نبود واقعاً چه میشد؟ در جریان زلزله بم هم حضور مردمی به حدی بود که جاده بم کرمان بسته شد و باعث تأخیر بسیاری در کمک رسانی شد، در زلزله کرمانشاه نیز شاهد بودیم مردم بسیاری هرچه توانستند پشت اتوموبیلشان بارکردند و به سمت مناطق زلزله زده شتافتند، آنجا بود که با این سوال مواجه شدند که آوردههای خود را به دست چه کسانی بسپارند؟ و چگونه آسیب دیده واقعی نیازمند را از غیر آن شناسایی کنند؟ متأسفانه هستند کسانی که حتی در چنین وضعیت وخیمی به دنبال سو استفاده میباشند. پس فقط دستگاههای مسئول نیستند که نیازمند سازماندهی و تقسیم وظایف، هستند در حقیقت این مردم هستند که عاشقانه، دلسوزانه و بدون هیچ انتظاری با حداکثر فداکاری وارد صحنه عمل میشوند، ضروریترین کار تعیین جایگاه و سازماندهی آنان است. چند نکته درس آموز را که میتوان آموخت، بخاطر سپرد، بدان عمل میکرد و بارها از زبان مردم جاری شده است را بار دیگر یاد آور میشوم: - اطلاع رسانی صحیح به قصد جلب اعتماد مردم و شفاف سازی - رعایت نظرات کارشناسان در انجام عملیات عمرانی و ساخت و سازها به قصد پیشگیری از حوادثی مثل سیل و زلزله - تصمیم گیری بهنگام در فرصت طلایی - تعیین اولویتهای کمک رسانی - تقسیم کار، تفویض اختیار، پشتیبانی و هدایت یاری رسانان - تعیین جایگاه و مشارکت مؤسسات مردم نهاد - تعیین سهم و حوزه عمل مردم و داوطلبان - پرهیز از زیاده گوئی که کلام را بلااثر میسازد و بی اعتمادی را افزایش میدهد