به گزارش روابط عمومی موسسه خیریه عترت بوتراب، بهاره، دختر 22 ساله، فرزند دوم یکی از خانوادههای ایتام تحت پوشش موسسه خیریه عترت بوتراب است. او دانشجوی ترم هفت پزشکی در دانشگاه سراسری کرمانشاه است. بهاره با عشق و علاقهای که به این رشته دارد، هر ترم با معدل بالا واحدهای درسیاش را میگذراند. مدتی است که برای انجام کارهای تحقیقاتی وارائه کنفرانس نیاز به یک لپ تاپ دارد، اما خانواده توانایی تهیه آن را ندارد. در طول روز از کامپیوترهای دانشگاه استفاده میکند اما عصر که به خانه برمیگردد، دیگر قادر به ادامه کارهای تحقیقاتیاش نیست. او تصمیم میگیرد نامهای به حامیاش نوشته و از او درخواست کمک کند. در این نامه مینویسد: "قول میدهم که با خوب درس خواندن و پیشرفتهای بیشتر بتوانم گوشهای از لطف و مهربانیتان را جبران کنم". با یکی از نمایندگان حامی تماس میگیرد و قرار بر این میشود که متن نامه را همراه کارنامهاش برای آنها بفرستد. بهاره نامه را ارسال میکند و با خود فکر میکند که شاید چند روز دیگر جوابی از آنها دریافت کند. در خانه نشسته و برای مادرش تعریف میکند که نماینده حامی به او چه گفته و در نامهاش برای حامی چه چیزهایی نوشته است. هنوز یک ربع نگذشته که تلفن خانه زنگ میخورد، نماینده حامی با صدایی خوشحال از آن سوی خط میگوید تا چند روز دیگر لپ تاپ در دستان پزشک جوان خواهد بود! بهاره نمیداند چه بگوید، اشکهای شادی بیاراده سرازیر میشوند. باور نمیکند که به این سرعت حامی جواب او را داده باشد. نماینده میگوید به محض دریافت نامه آن را به حامی نشان داده و دستور خرید لپ تاپ را با سرعت هر چه تمامتر کسب کرده. همانطور گوشی به دست کنار مادرش نشسته و هر دو دعاهای خیرشان را روانه حامی میکنند. هفته پایانی سال 94 است، پس از طی مسیر هشت ساعته تا کرمانشاه، نماینده حامی با لبخندی به لب و کیفی قرمز در دست به همراه مسئول کمیته امداد کرمانشاه وارد خانه بهاره میشود تا ضمن بازدید از خانواده، لپ تاپ و لوازم جانبی تهیه شده را به او اهدا کند. پیام حامی که روی لپ تاپ دیده میشود، بهترین پیغام نوروزی است که تاکنون برای بهاره ارسال شده است. قطعا این لپ تاپ و این پبغام انگیزه بیشتری به بهاره خواهد داد تا گامهای بزرگتری در مسیر تحصیل علم و دانش بردارد. او به خوبی گفتههای حامیاش را به یاد میآورد و میداند که اگر با معدل بالایی فارغ التحصیل شود، حامی از هیچ کمکی دریغ نخواهد کرد، حتی قول داده که او را برای ادامه تحصیل بورسیه یکی از دانشگاههای خارج از کشور کند. کسی چه میداند شاید هم روزی میرسد که او خودش حامی کودکان یتیم کشورش و عهدهدار درمان بی سرپرستان خواهد شد، چرا که او خود طعم تلخ بیپدری را چشیده است.