1. «عزت مؤمن، بی نیازی او از مردم است».[1]<br> <br> 2. «در ظاهر، دوست خدا و در خفا دشمن خدا نباش».[2]<br> <br> 3. «در انجام دادن آنچه دوست نداری ولی تو را در راه حق استوار می کند، مقاوم باش و از انجام دادن آنچه دوست داری، ولی تو را به هوس رانی می کشاند، بپرهیز».[3]<br> <br> 4. «چگونه تباه شود آن کس که خداوند سرپرست اوست و چگونه نجات یابد آن کس که خداوند تعقیب کننده اوست. کسی که به غیر خدا دل ببندد، خداوند او را به همان کس واگذار کند و کسی که از سر ناآگاهی عمل کند، تباهی اش بیشتر از اصلاحش خواهد بود».[4]<br> <br> 5. «توجه به خدا با دل ها، (در رسیدن به مقصود) از به زحمت افکندن و رنج دادن اعضا با اعمال، رساتر و مؤثرتر خواهد بود».[5]<br> <br> 6. «کسی که از هوس های نفسانی خود پیروی کند، آرزوی دشمنش را برآورده کرده است».[6]<br> <br> 7. «کسی که بر مرکب هوس رانی سوار شد، لغزش های او جبران ناپذیر است».[7]<br> <br> 8. «اطمینان به خدا، میوه و بهای هر متاع گران قیمت، و نردبان رسیدن به جایگاهی بلند است».[8]<br> <br> 9. «بدان که تو هرگز از نگاه خدا دور نیستی، (بلکه) همیشه در محضر خدا هستی. پس مراقب احوال خود باش».[9]<br> <br> حضرت رضا(ع) فرمود:<br> <br> 1. «فرزندی برای من به دنیا آمد که شبیه حضرت موسی(ع) شکافنده دریاها و نظیر حضرت عیسی(ع) شد که مادر او را مقدس گرداند و او را طاهر و مطهر آفرید».[10]<br> <br> امیرالمؤمنین حضرت علی(ع):<br> <br> 2. «اگر کسی دوست داشته باشد خدا را ملاقات کند، درحالی که مقام و مرتبه اش بلند گشته و گناهانش به حسنات تبدیل شده، باید که به دامان ولایت جواد(ع) بیاویزد».[11]<br> <br> احادیث از امام نهم(ع)[12]<br> <br> اَلْمُؤمِنَ یحْتاجُ اِلی توفِیقٍ مِنَ اللهِ، وَ واعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبْولٍ مِمَّن یَنْصَحُهُ.<br> <br> مؤمن نیاز دارد به توفیقی از جانب خدا، و به پندگویی از سوی خودش و به پذیرش از کسی که او را نصیحت می کند.<br> <br> لا یَتَقَطّعُ الْمَزِیدُ مِنَ اللهِ حَتّی یَنْقَطِعَ الشُّکْرُ مِنَ الْعِبادِ.<br> <br> افزونی نعمت از جانب خدا بریده نشود تا آن هنگام که شکرگزاری از سوی بندگان بریده شود.<br> <br> اَلْعُلَماءُ غُرَباءُ لِکَثْرَةِ الْجُمّال؛ عالمان، به سبب بسیاریِ جاهلان، غریب اند».<br> <br> اِنَّ الْقائِمَ مِنّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ اَنْ یُنْتَظَرُ فِی غَیْبَتهِ وَ یُطاعُ فِی ظُهوُرِهِ، وَ هُوَ الثّالِثُ مِنْ وُلْدِی.<br> <br> همانا قائم از ماست. او همان مهدی است که واجب است در زمان غیبتش منتظرش باشند و در وقت ظهورش اطاعتش کنند و او سومین نفر از اولاد من است.<br> <br> «مَنْ اَطاعَ هَواهُ أعْطِیَ عَدُوَّهُ مُناهُ؛ کسی که فرمان هوای نفس خویش را برد، آرزوی دشمنش را برآورد».<br> <br> «راکِبُ الشَّهواتِ لا تَسْتَقالُ لَهُ عَثْرةٌ؛ کسی که بر مرکب شهوات سوار است، از لغزش در امان نخواهد بود».<br> <br> «مَن هَجَرَ المُدارةُ قارَبَهُ الْمَکْرُوه؛ کسی که سازش و مدارا با مردم را رها کند، ناراحتی به او روی می آورد».<br> <br> «لاتَکُنْ ولِیّا لِلِّه فِی الْعَلانِیةِ، عَدُوّاً لَهُ فِی السِّرِّ؛ در ظاهر، دوست خدا و در باطن، دشمن او مباش».<br> <br> «مرگ آدمی به سبب گناهان، بیشتر است از مرگش به وسیله اجل. نیز زندگی و ادامه حیاتش به سبب نیکوکاری، بیشتر است از حیاتش به واسطه عمر طبیعی».<br> <br> «سه چیز است که به وسیله آن، دوستی ایجاد می شود: انصاف، معاشرت و یاری در وقت سختی، و سپری کردن عمر با قلب پاک».<br> <br> «از همراهی با آدم شرور بپرهیز؛ زیرا او مانند شمشیر برهنه است که ظاهر آن نیکو و اثرش زشت است».<br> <br> اشاره<br> پیشوای نهم<br> فاطمه ذبیح زاده<br> <br> ابوجعفر محمد بن علی، نهمین امام شیعیان جهان، در ماه رجب سال 195 ه..ق در شهر مدینه دیده به جهان گشود. مشهورترین لقب های آن حضرت، «جواد» و «تقی» است.<br> <br> مادر آن حضرت، سبیکه نام داشت که از خاندان ماریه قبطیه همسر پیامبر اسلام بود. مادر امام جواد(ع) برترینِ زنان زمان خود بود، به گونه ای که امام رضا(ع)، او را بانویی منزه، پاک دامن و بافضیلت معرفی می کرد.<br> <br> روزی که پدر بزرگوار امام جواد(ع) درگذشت، او هشت سال داشت. پیشوای نهم در دوران امامت خود، با دو خلیفه عباسی یعنی مأمون و معتصم معاصر بوده است. هر دو خلیفه، امام جواد(ع) را به اجبار از مدینه به بغداد احضار کردند و در پایتخت زیرنظر گرفتند. حضرت محمدتقی(ع)، نخستین امامی بود که در کودکی به منصب امامت رسید. همین موضوع، پرسش ها و شبهه هایی میان برخی شیعیان پدید آورد.<br> <br> ابن رستم طبری از دانشمندان قرن چهارم هجری می گوید:<br> <br> زمانی که سن او [یعنی حضرت جواد] به شش سال و چند ماه رسید، مأمون پدر او را به قتل رساند. شیعیان در حیرت و سرگردانی فرورفتند و در میان مردم، اختلافِ نظر پدید آمد. سن ابوجعفر را کم شمردند و شیعیان در دیگر شهرها متحیر شدند.<br> <br> به همین دلیل، شیعیان با تشکیل گروه هایی، به دیدار امام جواد(ع) رفتند. آنها برای آزمودن علم امام، پرسش هایی مطرح کردند. هنگامی که پاسخ های قاطع و روشن و قانع کننده آن حضرت را شنیدند، آرام شدند.<br> <br> در آن زمان، فرقه های گوناگون اسلامی و غیراسلامی رشد یافتند و دانشمندان بزرگی با آن حضرت هم دوره بودند. امام جواد(ع) با وجود کمیِ سن، در مناظره ها و بحث های علمی گوناگونی شرکت می کرد. برخی مناظره ها بسیار جالب توجه و هیجان انگیز بوده است. آن حضرت با سرمایه خدایی امامت در تمام آن مناظره ها، به پرسش های دشوار و پیچیده دانشمندان پاسخ می داد و هرگونه شک و تردید را درباره پیشوایی خود و نیز اصل امامت، از بین می برد.<br> <br> به همین دلیل، پس از شهادت آن حضرت، وقتی فرزند ایشان، امام هادی(ع) در سن کودکی به امامت رسید، برای هیچ کس جای تردیدی نبود که خردسالی، تأثیری در بهره مندی از این منصب خدایی ندارد.<br> <br> گفتار مجری<br> دهمین روز از ماه رجب، جشن میلاد فرزند دردانه امام رضا(ع) و گل سرسبد جود و احسان، حضرت جوادالائمه(ع) است. تولد نهمین آفتاب پرهیزکاری و سخاوت بر شیعیان و عاشقان جوادالائمه(ع) مبارک!<br> <br> زمان شادی یاران حق جواد آمد<br> <br> خوشا دلی که ز شادی دوست، شاد آمد<br> <br> بلی به عاشر شهر رجب به امر خدای<br> <br> ولادت شه اقلیم دین جواد آمد<br> <br> به شهریار خراسان روا بود تبریک<br> <br> جواد مظهر احسان و جود و داد آمد<br> <br> آن پیشوای کرامت و زینت بخشندگان می فرماید: «سه چیز است که رضوان خداوند متعال را به بنده می رساند: اول زیادی استغفار، دوم نرم خو بودن و سوم بسیاری صدقه.» ایشان می فرماید: «سه چیز است که هرکس آن را مراعات کند، پشیمان نمی شود: اول ترک کردن عجله، دوم مشورت کردن و سوم توکل کردن بر خدا به هنگام تصمیم».<br> <br> یکی از مشهورترین لقب های امام نهم، «جواد» به معنی بخشنده است. آن حضرت در صفت بخشندگی و سخاوت مانند پدران بزرگوارش، نمونه و زبانزد بود.<br> <br> امام رضا(ع) در نامه ای به فرزندش، امام جواد(ع) چنین سفارش می کند:<br> <br> پس از دریافت این نامه به حقی که بر تو دارم، ورود و خروج خود را از در بزرگ خانه ات قرار ده و زمانی که تصمیم داری از خانه بیرون بروی، زر و سیم همراه خود بردار. تا هرکس از تو درخواست کرد، او را از کرم خود بهره مند سازی.<br> <br> میر مُلک وِداد می آید<br> <br> حامی عدل و داد می آید<br> <br> ای گدایان به راه بنشینید<br> <br> اینک از ره جواد می آید<br> امام رضا(ع) تا چهل وهفت سالگی صاحب فرزندی نشده بود و همین مسئله، پیشوایی آن حضرت و تداوم سلسله امامت را نزد برخی مردم زیرسؤال برده بود.<br> <br> در نتیجه میلاد امام جواد(ع) مایه سرور امام و موجب خیر و برکت برای شیعیان شد. ابویحیای صنعانی می گوید:<br> <br> روزی در محضر امام رضا(ع) بودم که فرزند ایشان، ابوجعفر را که آن زمان خردسال بود، آوردند. امام رضا(ع) به او اشاره کرد و فرمود: «این مولودی است که برای شیعیان ما، بابرکت تر از او زاده نشده است».<br> <br> امام محمدتقی(ع) اولین امامی بود که در کودکی به امامت رسید. این پرسش در ذهن بسیاری از مردم ایجاد شد که شخصی با این سن کم، چگونه می تواند جانشین پیامبر باشد؟ درحالی که این اتفاق بی سابقه نبود.<br> <br> خداوند در قرآن مجید درباره حضرت یحیی و رسالت او در دوران کودکی چنین می فرماید: «وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا؛ ما فرمان نبوت را در کودکی به او دادیم».[13]<br> <br> یا حضرت عیسی(ع) که از همان روزهای نخستین تولد، لب به سخن گشود و از مادرش، مریم(س)، در برابر تهمت ها و اهانت ها دفاع کرد.<br> <br> در متون تاریخی نقل شده است وقتی مأمون تصمیم گرفت دخترش ام فضل را به همسری امام جواد(ع) دربیاورد، بسیاری از بزرگان بنی عباس به او اعتراض کردند.<br> <br> مأمون در پاسخ به آنها گفت: «من به این دلیل او را به دامادی خودم برگزیدم که با کمی سن، در علم و فضیلت بر همه اهل زمان برتری دارد و اعجوبه ای است در علم و دانش».<br> <br> امام جواد(ع)، با وجود سن کم، در مناظره ها و بحث های علمی بسیاری شرکت می کرد که بعضی از آنها بسیار جالب توجه و شنیدنی است. حل مشکلات بزرگ علمی و فقهی، اعجاب دانشمندان و عالمان هم دوره آن حضرت را برمی انگیخت.<br> <br> امام جواد(ع) از نگاه دیگران<br> سبط بن جوزی پس از بیان تاریخ تولد و شهادت حضرت می گوید: «او در علم، تقوا، پرهیزکاری و سخاوت، چون پدر بزرگوارش امام رضا(ع) و دنباله رو او بود».[14]<br> <br> ابن ابی طلحه در کتاب مطالب السئوول فی المناقب آل الرسول درباره شخصیت امام جواد(ع) می نویسد: «او گرچه صغیرالسن است، ولی کبیرالقدر و رفیع الذکر است».[15]<br> <br> علی بن محمد احمد مشهور به ابن صباغ که فقیهی مالکی است، درباره آن حضرت می گوید:<br> <br> ما چه گوییم در جلالت و مقام امام جواد(ع) و فضیلت و کمال و عظمت و جلال او. حضرتش در میان طبقات ائمه(ع) سنش کمتر از همه و قدر و شأنش عظیم است. او در اندک مدتی از عمر شریفش کراماتی بسیار و معجزاتی بی شمار از خود نشان داد و فضیلت کمال را طی کرده و از تراوش دانش و بینش خود اثرها گذاشته... چه بسیار مجالس و محافلی که احکام و مسائل حلال و حرام را بیان نموده و زبان دشمنان بدفرجام را به منطق صحیح خود الکن کرده است. چه بسیار انجمن ها و محافلی که در رأس خطبا قرار گرفته و در مقابل خود، تمام فصحاء و علما و حکما را تحت الشعاع قرار داده است.[16]<br> <br> ابن تیمیه می گوید: «محمد فرزند علی ملقب به جواد، از بزرگان و اعیان بنی هاشم است که در سخاوت و بزرگواری شهرت تام دارد».[17]<br> <br> ابن هجر هیثمی می نویسد: «مأمون او را به دامادی انتخاب کرد؛ زیرا با وجود سن کم، از نظر علم و آگاهی و حلم، بر همه دانشمندان برتری داشت».[18]<br> <br> نکته ها<br> امام محمدتقی(ع) از هر فرصتی برای جهاد علمی و تربیت شاگردان و اصحاب شایسته استفاده می کرد، ولی به سبب مراقبت های شدید دستگاه خلافت عباسی، تعداد یاران آن حضرت نسبت به زمان امام صادق(ع) کاهش یافت. مرحوم شیخ توسی روایت کنندگان سخنان آن حضرت را 113 نفر نوشته است، درحالی که این تعداد در مکتب امام صادق(ع)، به بیش از چهارهزار نفر می رسید.<br> <br> برخی از یاران نامدار و گران قدر امام جواد(ع) عبارتند از:<br> <br> 1. علی بن مهزیار<br> او ساکن اهواز بود. پدرش نصرانی بود که بعدها اسلام آورد و علی درحالی که کودکی بیش نبود، به اسلام مشرّف شد. او از امام رضا(ع) و حضرت جواد(ع) روایت کرده است و از اصحاب ویژه امام جواد(ع) به شمار می رود. او وکیل امام جواد(ع) بود و نزد آن حضرت جایگاه والایی یافت. امام در نامه ای خطاب به علی بن مهزیار می نویسد:<br> <br> ای علی! خداوند پاداش تو را نیکو گرداند و تو را در بهشتش جای دهد، از خواری دنیا و آخرت حفظ نماید و با ما (اهل بیت) محشور گرداند. ای علی! من تو را امتحان کردم و در خیرخواهی، فرمان برداری، خدمت و به جای آوردن آنچه بر تو واجب است، آزموده ام. پس اگر بگویم مانند تو را ندیده ام امید دارم که صادق باشم. خداوند نعمات جنات فردوس را به شما پاداش دهد.<br> <br> کشی(علیه الرحمه) یکی از حالت های بندگی این مرد الهی را چنین بیان می کند:<br> <br> زمانی که خورشید طلوع می کرد، به سجده می رفت و تا به هزاران نفر از برادران دینی اش مثل آنچه برای خود دعا می کرد، دعا نمی کرد، سر از سجده برنمی داشت و در پیشانی جای سجده داشت.<br> <br> از این صحابی بزرگوار امام جواد(ع)، 33 کتاب به یادگار مانده است که به برخی اشاره می کنیم: کتاب القائم، کتاب البشارات، کتاب الانبیاء، کتاب الخمس، کتاب الوضوء و کتاب الصلاة. علی بن مهزیار حدیث های گران بهایی نقل کرده و گفتنی است نام ایشان، دست کم در سند 437 حدیث به چشم می خورد.<br> <br> 2. احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی<br> او اهل کوفه و از یاران ویژه امام رضا(ع) و امام جواد(ع) بود. او صاحب آثاری است که مهم ترین آنها، الجامع کتاب النوادر نام دارد. او فقیه مورد اعتماد دانشمندان شیعی است. از ایشان 788 روایت رسیده است.<br> <br> 3. زکریا بن آدم<br> اهل قم و از یاران نزدیک، مورد اعتماد و صاحب سرّ امام هشتم و امام نهم بود، به گونه ای که در یکی از شرفیابی هایش به محضر امام رضا(ع)، از اول شب تا صبح با او در خلوت سخن می گفت.<br> <br> کَشّی(علیه الرحمه) در روایتی که از عبدالله بن الصلت نقل کرده، می گوید که وی در آخر عمر امام جواد(ع) خدمت آن حضرت رسید و از آن حضرت شنید که می فرماید: «خداوند به صفوان بن یحیی و محمد بن سنان و زکریا بن آدم از سوی من جزای خیر عنایت فرماید، آنان یاران باوفای من هستند».<br> <br> از زکریا بن آدم چهل حدیث به ما رسیده است.<br> <br> 4. محمد بن اسماعیل بزیع<br> از یاران سه امام معصوم، موسی بن جعفر(ع)، علی بن موسی الرضا(ع) و محمد بن علی الجواد(ع) است. وی را فردی صالح، اهل عبادت، پرکار و صاحب آثار معرفی کرده اند. از جمله آثار ایشان، ثواب الحج و کتاب الحج است. وی درعین حال، در دیوان دربار عباسی وزارت می کرد. امام رضا(ع) در مجلسی که از محمد بن اسماعیل سخن به میان آمد، فرمود: «دوست دارم در میان شما مثل اویی باشد».<br> <br> 5. فضل بن شاذان<br> او اهل نیشابور، از فقها و متکلمان نامدار شیعه، شخصیتی مورداعتماد و صاحب آثار بسیار است. او محضر امام هشتم تا امام یازدهم را درک کرده است. امام حسن عسکری(ع) دو یا سه مرتبه برای فضل، طلب رحمت کرده است. از جمله آثار ارزنده او چنین است: الجواهر، العلل، التوحید فی کتب الله.<br> <br> نام وی در سندِ 755 روایت، دیده می شود. از دیگر اصحاب امام نهم می توان، حبیب بن اوس طائی ابوتمام، حسن بن محبوب، علی بن اسباط بن سالم، عبدالله بن الصلت، حسن بن سعید اهوازی و حسین بن سعید اهوازی را نام برد.<br> <br> زلال قلم<br> امام الهدی<br> فاطره ذبیح زاده<br> <br> امشب بر دامن پاک خیزران ستاره می بارد و بر لبان پرمهر رضا(ع) لبخند رضایت میهمان می شود.<br> <br> خوشا به حال اهل زمین که خداوند به یمن چشمان منتظر ثامن الحجج، دل هایشان را میزبان قدم های پربرکت حجتی دیگر ساخته است.<br> <br> امام الهدی یا جوادالائمه<br> <br> ولی خدا یا جواد الائمه<br> <br> سپهر کرم، ابر رحمت، یمّ جود<br> <br> محیط سخا یا جوادالائمه<br> <br> سماوایتان راست مدح تو بر لب<br> <br> به صبح و مسا یا جواد الائمه<br> <br> چه مولود مبارکی! پدرش اسوه کرامت و عالم آل محمد(ص) و مادرش بانوی جلیله ای که پیامبر خدا بر او درود فرستاده است. مبارک باد بر محبان خاندان ولا، میلاد پربرکت حجت نهم، مظهر طهارت و تقوا، پیشوای جود و سخا، حضرت جواد الائمه(ع)!<br> <br> در کتاب های روایی نقل شده[19] که در شب ولادت امام محمدتقی(ع)، پدرش امام رضا(ع) تا صبح کنار گهواره پسرش نشست و با او سخن گفت . گویا اسرار الهی را به گوش جان او می رساند.<br> <br> همچنین در شأن فرزند یگانه اش فرمود:<br> <br> حق تعالی به من فرزندی عطا کرده است که شبیه به موسی بن عمران است که دریاها را شکافت و نظیر عیسی بن مریم(ع) است که حق تعالی مادر او را مقدس گرداند و او را طاهر و مطهر آفرید.[20]<br> <br> رواست در چنین شب خجسته ای، به برکت قدوم دردانه علی بن موسی الرضا(ع)، شاپرک های احساس و تبریک را به آستان آفتابی پدرش روانه کنیم. بی شک دلی که در شادی اهل بیت(ع) شریک باشد، از بوستان پربرکت ولی نعمت خویش بی بهره نخواهد ماند.<br> <br> رضا گشته ثنا خوانش<br> <br> جهان در تحت فرمانش<br> <br> همه جان ها به قربانش<br> <br> عزیز جان ما آمد<br> <br> در دوران کودکی به مقام امامت رسید؛ همچون یحیی(ع) که در کودکی به پیامبری برانگیخته شد و چون عیسی(ع) که در گهواره لب به حکمت و انذار خلایق گشود. چنان از نور الهی سرشار بود که همگان را شیفته و مسحور خود می ساخت و چنان چشمه علم و کمال و بخشش و زهد در وجودش می جوشید، که دوست و دشمن را به اعتراف و تسلیم می کشاند. ابن هجر هیثمی درباره امام جواد(ع) می گوید: «مأمون او را به دامادی انتخاب کرد؛ زیرا با وجود کمی سن از نظر علم و آگاهی و حلم، بر همه دانشمندان برتری داشت».<br> <br> در سخاوت و جود، چون آفتاب می درخشید، آن گونه که هرکس از ایشان درخواستی داشت، بی بهره و دست خالی بازنمی گشت.<br> <br> با این همه فرمود: «عِزُّ الْمُؤمِنِ غِناهُ عَنِ النّاسِ؛ عزت مؤمن در بی نیازی او از مردم است».<br> <br> منم خاک پای جواد الائمه<br> <br> گدایم گدای جواد الائمه<br> <br> زجودش چه گویم چه ها می کند او<br> <br> هر آنچه بخواهی عطا می کند او<br> <br> یقین حاجتت را روا می کند او<br> <br> عطا بر غنی و گدا می کند او[21]<br> <br> فصل لبخند<br> <br> رضا اسماعیلی<br> <br> فصل لبخند است و دل ها، شاد شاد<br> <br> جشن میلاد است، میلاد جواد<br> <br> می وزد نور جواد از آسمان<br> <br> می دهد بنیاد ظلمت را به باد<br> <br> کیست او؟ پایان فصل تشنگی<br> <br> روح باران، عصمتی دریانژاد<br> <br> کیست او؟ بحر کرامت، عرش عدل<br> <br> آسمان جود، رحمت را چکاد<br> <br> کیست او؟ ماه مدینه، مهر عشق<br> <br> آن که عصمت را به گل ها یاد داد<br> <br> کیست او؟ نوری فراتر از خیال<br> <br> خصم شب، کوبنده ظلم و فساد<br> <br> کیست؟ صبح صادق غیرت، تقی<br> <br> کیست او؟ آیینه عصمت، جواد<br> <br> فصل لبخند است و دل ها شاد شاد<br> <br> آسمان، نور تقی را مژده داد<br> <br> کوتاه و گویا<br> دهمین روز از ماه مبارک رجب، میلاد امام سخاوت و طهارت، علم و کمال و زهد، گوهر یگانه ثامن الحجج، حضرت جوادالائمه(ع) مبارک باد.<br> <br> در روایت آمده است که پیامبر خدا(ص)، خیزران، مادر بزرگوار امام جواد(ع) را بانویی پاکیزه خواند و خواست تا سلام آن حضرت را به بانوی جلیل القدر برسانند.<br> <br> امام رضا(ع) فرزندش حضرت جوادالائمه را «مولود پرخیر و برکت» می خواند؛ زیرا میلاد آن حضرت پس از سال ها انتظار، مایه دلگرمی و هدایت بسیاری از پیروان و شیعیان آن حضرت به راه حق اهل بیت(ع) گردید.<br> <br> امام رضا(ع) در پاسخ کسی که سن امام جواد(ع) را برای امامت کم شمرد، فرمود: «خداوند عیسی بن مریم(ع) را در سنی کمتر از سن ابوجعفر، رسول و پیامبر و صاحب شریعت تازه قرار داد».<br> <br> استاد شیعه شیخ مفید درباره آن حضرت می گوید:<br> <br> مأمون شیفته او شد؛ زیرا می دید که با وجود کمی سن، از نظر علم و حکمت و ادب و کمال عقلی به چنان رتبه والایی رسیده که هیچ یک از بزرگان علمی آن روزگار بدان پایه نرسیده اند. [22]<br> <br> دل هایمان را چون قاصدک هایی که پیام مهر و تبریک بر دوش می کشند، به آستان علی بن موسی الرضا(ع) می فرستیم و میلاد فرزند عزیز و یگانه اش را شادباش می گوییم.<br> <br> آورده اند که...<br> مناظره[23]<br> مأمون تصمیم گرفته بود مجلس جشنی تشکیل دهد و دخترش ام فضل را به ازدواج امام جواد(ع) درآورد. این خبر خشم بنی عباس را برانگیخت. آنها با لحن اعتراض آمیزی به مأمون گفتند: این چه برنامه ای است؟ اکنون که علی بن موسی الرضا(ع) از دنیا رفته و خلافت به عباسیان رسیده، باز می خواهی خلافت را به آل علی برگردانی؟ آیا عداوت های چند ساله ما را فراموش کرده ای؟ مأمون پرسید: حرف شما چیست؟<br> <br> گفتند: این جوان، کم سن و سال است و از علم و دانش بی بهره!<br> <br> مأمون گفت: او را آزمایش کنید. مرد دانشمندی را که خود قبول دارید، بیاورید تا با او مناظره کند و توان علمی جواد(ع) بر شما روشن شود.<br> <br> عباسیان از میان دانشمندان، مشهورترین آنها را برگزیدند. مأمون در جلسه ای امام جواد(ع) و یحیی بن اکثم، دانشمند معروف را دعوت کرد. در آن مجلس، یحیی رو به مأمون کرد و گفت: «اجازه می دهی پرسشی مطرح کنم؟»<br> <br> مأمون گفت: از خود او اجازه بگیر. یحیی از امام جواد(ع) اجازه گرفت. امام فرمود: «هرچه می خواهی بپرس.» یحیی گفت: درباره شخصی که مُحرم بوده و در آن حال حیوانی را شکار کرده است، چه می گویید؟<br> <br> امام جواد(ع) فرمود: «آیا این شخص، شکار را در خارج محدوده حرم کشته یا در حرم؟ عالم به حکم حرمت شکار در حال احرام بوده یا جاهل؟ به عمد کشته یا به خطا؟ آزاد بوده یا برده؟ صغیر بوده یا کبیر؟ برای اولین بار چنین کاری کرده یا برای چندمین بار؟ شکار او از پرندگان بوده یا غیرپرنده؟ از حیوانات کوچک بوده یا بزرگ؟ باز هم از انجام دادن چنین کاری پرهیز ندارد یا از کرده خود پشیمان است؟ در شب شکار کرده یا در روز؟ در احرام عُمره بوده یا احرام حج؟<br> <br> یحیی بن اکثم از طرح این همه فروع، در حیرت فرورفت و آثار ناتوانی و ضعف علمی در چهره اش آشکار شد. زبانش به لکنت افتاد و خود را در مقابل امام ناتوان یافت.<br> <br> آنگاه مأمون رو به حاضران گفت: آیا اکنون آ نچه را نمی پذیرفتید، دانستید؟<br> <br> سپس امام به درخواست مأمون، برای تمام فروع مسئله، پاسخی آورد و حکم آنها را بیان کرد.<br> <br> پی نوشت:<br> [1]. بحارالانوار، ج 78، ص 365، به نقل از: پرتوی از زندگی چهارده معصوم(ع)، نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)، ص 117.<br> <br> [2]. انوار البهیه، ص 415، به نقل از: پرتوی از زندگی چهارده معصوم(ع)، نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)، ص 117.<br> <br> [3]. همان، به نقل از: همان، ص 118.<br> <br> [4]. همان.<br> <br> [5]. همان.<br> <br> [6]. اعیان الشیعه، ج 2، ص 36، به نقل از: پرتوی از زندگی چهارده معصوم(ع) نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)، ص 118.<br> <br> [7]. بحارالانوار، ج 78، ص 364، به نقل از: پرتوی از زندگی چهارده معصوم(ع) نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)، ص 119.<br> <br> [8]. همان.<br> <br> [9]. اعیان الشیعه، به نقل از: پرتوی از زندگی چهارده معصوم(ع) نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)، ص 119.<br> <br> [10]. بحارالانوار، ج 50، ص 15، به نقل از: پرتوی از زندگی چهارده معصوم(ع)، نگاهی به زندگی امام جواد(ع)، ص 7.<br> <br> [11]. عباس عزیزی، نماز و عبادت امام جواد، 1382، ص 27.<br> <br> [12]. چهل حدیث از حضرت جواد(ع)، پایگاه اطلاع رسانی حوزه علمیه خواهران.<br> <br> [13]. مریم: 12.<br> <br> [14]. تذکرة الخواص، ص 202.<br> <br> [15]. کشف الغمه، ج 2، ص 186.<br> <br> [16]. حلیة الابرار، ج 4، ص 568؛ موسوعه الامام الجواد(ع)، ج 1، ص 364.<br> <br> [17]. منهاج السند، ص 127.<br> <br> [18]. مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، ص 555.<br> <br> [19]. منتهی الآمال، ج 2، ص 430.<br> <br> [20]. بحارالانوار، ج 50، ص 15.<br> <br> [21]. کلیه اشعار متن از کتاب گلچین احمدی، نوشته احمدی گورچی، انتخاب شده اند.<br> <br> [22]. الارشاد، ص 319.<br> <br> [23]. سیره پیشوایان، ص 546.