به گزارش روابط عمومی موسسه خیریه عترت بوتراب به نقل از سبقت مجاز، صدای شانه روی دار قالی، فضای روستا را پرکرده، صدایی که برای مینا و اهالی روستا نوید یک زندگی تازه را میدهد. مینا قدمهایش را تند میکند، تا هر چه زودتر خودش را به کارگاه قالیبافی برساند. کارگاه کوچکی که تا چند روز قبل انباری برای وسایل بهدردنخور بود. اما حالا از زمانی که طرح «چرخ زندگی» اجرا شده و چرخ زندگی در روستا بهتر میچرخد؛ دارهای قالی در کنار هم قد علم کرده و تبدیل شدهاند به مأمنی برای زنان بیسرپرست و بدسرپرست روستا. حالا حتی مینا که دانشآموز راهنمایی است هم میتواند پشت این دارهای قالی بنشیند و کمکحال پدر پیرش باشد. طراح و مدیر این طرح، پسر 27سالهای به نام حامد حیدرینژاد است، مهندس مکانیکی که بعد از فارغالتحصیلی، وارد حوزه علمیه شد. یکی از اهداف او برای انتخاب حوزه علمیه و طلبگی، رفع نیازهای مردم و کمک به آنها بوده است. طلبه جوان داستان ما، از خانوادهای با سطح مالی متوسط است و پدرش راننده تاکسی؛ این را گفتیم تا زمانی که گزارش را بهطور کامل خواندید، تا شما هم موافق ما شوید که کمککردن و کمکرسانی به دیگران منوط به داشتن پول نیست و کافی است که بخواهیم و دستدردست هم دهیم. حامد حیدرینژاد میگوید: «6سال است که کارهای جهادی در 7استان کشور انجام میدهیم، هدف ما، کمک به مردمی است که در مناطق محروم زندگی میکنند و هشتشان گرو نهشان است. افرادی که برای بهدستآوردن روزی خود تلاش میکنند اما دخلشان به خرجشان نمیرسد. تمام این کارها را هم با حقوق معلمیام انجام میدهم». طرحهای ابتکاری آقای معلم آقای معلم کارهای زیادی طی 6سال کار جهادی انجام داده است؛ از توزیع نان خیراتی گرفته تا تهیه جهیزیه و تأمین هزینه عمل جراحی. بهتر است کارهایی که او انجام داده را از زبان خودش بشنوید: «طی این سالها من و همکارانم با مؤسسات خیریه و جهادی زیادی آشنا شدهایم و با آنها مشغول به همکاری هستیم. کارهای زیادی نیز در جهت کمک به مردم نیازمند کشورمان انجام دادهایم؛ جمعآوری 5هزار جلد کتاب، راهاندازی 4کتابخانه، بازسازی 17مدرسه، تأمین جهیزیه که با کمکهای مردمی و مسئولان، برای هر نفر یک میلیونتومان تمام میشود تأمین سیسمونی که 350هزار تومان برای هر سرویس سیسمونی تمام میشود و... » . این قیمتها به این معنا نیست که وسایلی که خریداری شده بیکیفیت هستند یا تمام وسایل ضروری احتمالا خریداری نمیشوند. تمام وسایل اصلی یک جهیزیه خریداری میشود و آن هم با رویکرد حمایت از کالای ایرانی و ترویج خرید کالای ایرانی. حامد حیدری نژاد دراینباره میگوید: «ماه رمضان اعلام کردیم که خانوادهها، غذاهای اضافی که دست نخورده هستند را به ما بدهند. بدینترتیب، این غذاها را بین مردم نیازمند پخش کردیم. در طرحی دیگر 5/2 تن کاغذ باطله و کارتن جمع کردیم و آنها را تبدیل به هزار و 200بسته لوازمالتحریر کردیم. علاوه بر اینها صندوق قرضالحسنهای نیز داریم و به نیازمندان وام میدهیم». توزیع غذا، مشکل را برای همیشه حل میکند؟ این کارها و کارهای زیاد دیگری، در کارنامه کارهای خیر حامد حیدرینژاد و سایر اعضای گروهاش است. اما تمام این کارها برای این گروه راضیکننده نیست. او و همکارانش دلشان میخواهد، کاری کنند که گداپروری نباشد. دلشان میخواهد کاری کنند که نیازمندان بعد از مدتزمانی روی پای خودشان بایستند و دیگر محتاج کمک دیگران نباشند. میگوید: «همه اینها به کنار، چیزی که برای ما مهم است، این است که برای نیازمندان اشتغالزایی کنیم. ما با اشتغالزایی میتوانیم از گداپروری جلوگیری کنیم و در کنار آن، برای آنها کاری دست و پا کنیم. در ماه مبارک، نان خیراتی بین نیازمندان پخش شد، اما این کار تنها کفاف یک وعده آنها را میدهد و وضعیت زندگی این نیازمندان هیچ تغییری نمیکند. توزیع غذا و بستههای خواربار نیز موقتی و چند روزه است و مشکل نیازمندان را برای همیشه حل نمیکند». ایده اشتغالزایی باعث شد تا حامد حیدرینژاد و همکارانش به سراغ راهحلی دائمی برای این کار بروند. او میگوید: «6ماه تمام سیره عملیاتی امامموسیصدر را مطالعه کردم. فردی که 20سال در لبنان کارهای استراتژیک زیادی انجام داده بود. حضرت علی(ع) میفرماید: «اگر فقر در هیبت مرد با من روبهرو شود، او را میکشم». فقر بزرگترین آفت جامعه است. همه اینها حکایت از آن دارد که باید به مقابله با فقر برویم». از انباری متروک تا کارگاه قالیبافی حامد حیدرینژاد و همکارانش بار دیگر به سراغ کمیته امداد امام خمینی(ره) رفتند و فهرستی از نیازمندان را در اختیار گرفتند؛ فهرست اسامی زنان و دختران بدسرپرست و بیسرپرست که فقر و نداری دامنگیرشان شده است. 210زن و دختر برای این طرح انتخاب شدند و کارگاههایی تاسیس شد تا آنها در آن مشغول بهکار شوند. حامد حیدرینژاد میگوید: «2کارگاه با همکاری کمیتهامداد در شهرهای استان همدان تأسیس کردیم. کارگاهها، محلهایی بود که یا استفاده نمیشد و یا قسمتی از مسجد بود. در جلساتی که با امامجمعه و معتمدین شهر داشتیم و تعهداتی که داده شد، این محلها بهعنوان کارگاه انتخاب شد و 210زن و دختر در آن مشغول بهکار قالیبافی شدند. البته در کنار طرح «چرخ زندگی» ما 4طرح دیگر هم برای اشتغالزایی داریم که یکی از آنها پرورش قارچ است». پایانی برای افسردگی حالا فقر کمکم دارد از این 2 شهر رخت برمیکند و میرود یا حتی اگر هم نرود دستکم رفتهرفته کمرنگ میشود. اما این تنها دستاورد کارگاه قالیبافی نیست، شادی و انگیزه برای زندگی بین زنان و دخترانی که تا دیروز کاری برای انجام دادن نداشتند، دوچندان شده است. اعظم یکی از زنانی است که مشمول این طرح شده است. زن جوان که 4فرزند یتیم دارد میگوید: «2 دخترم دمبخت هستند و لنگ جهیزیه، بچه کوچکم 5سال دارد و هزینه زندگیمان را از یارانه تأمین میکردیم. خدا خیر بدهد آقای حیدری را، یک کارگاه قالیبافی در شهرمان تاسیس کرد. از آنجایی که ما تحت پوشش کمیتهامداد بودیم در این طرح ثبتنام کردیم. من قالیبافی بلد نبودم، حدود 3ماه بهصورت مجانی تحت آموزش قالیبافی قرار گرفتیم. بعد از آن در کارگاه مشغول بهکار شدیم و حالا دارقالیام را به خانه آوردهام. هم از بچههایم نگهداری میکنم و هم قالیبافی میکنم. قالی مدت زیادی طول میکشد که تمام شود، اما بعد از پایان قالی، پول خوبی نصیبمان میشود. از وقتی پشت دارقالی مینشینم، زندگیام رنگ دیگری بهخود گرفته است. دیگر خودم را محتاج نمیبینم؛ خودم را کسی میدانم که نهتنها برای بچههایش مفید است بلکه سربار مردم مملکتش هم نیست». اما روحانی جوان و خیر داستان ما آرزوهای زیاد دیگری نیز دارد، دلش میخواهد که واسطهها از بین بروند و اجناس مستقیما بهدست فروشندههای فرش و خریدارها برسد. اینطوری درآمدها بیشتر میشود، اینطوری اجناس با قیمتهای بالاتری خریداری میشود و فقر زودتر ریشهکن میشود. حال گروه جهادی آستان امامزاده اسماعیل تعدادی از این خانواده ها و بانوان نیازمند و سرپرست خانوار را در روستاهای استانهای همدان و کردستان شناسایی کرده تا با همراهی اعضای باشگاه و مخاطبان سبقت مجاز همشهری طی یک کمپین 20 روزه برای آنها فرصتی دوباره پدید آورد. در این 20 روز کمکهای نقدی و غیرنقدی مردمی و مخاطبان جمع آوری شده و در نهایت برای راه اندازی کارگاه آموزشی بعدی و خریداری وسایل مورد نیاز و دارقالی هزینه خواهد شد.