به گزارش روابط عمومی موسسه خیریه عترت بوتراب به نقل از روزنامه شهروند، دو جور فیش داریم؛ فیشهای حقوقی و فیشهای پرداختی. آنهایی که فیشهای حقوقیشان لو رفت و آنهایی که فیشهای پرداختیشان لو نمیرود. دسته اول همانهایی هستند که فیشهای نجومی حقوقشان را پنهان میکردند و صبح به صبح روی کارمندانشان لبخند میزدند و میخواستند نشان دهند هیچ چیز مخفی بین ما وجود ندارد! روی دیگر فیشها، فیشهای پرداختی است؛ همانهایی که کسانی پشتش هستند و نمیخواهند نامشان فاش شود و پولهایشان را برای آزادکردن زندانی، ساختن مدرسه، کمک به نیازمندان وقف میکنند و در تنهاییشان به شادی دیگران لبخند میزنند. درست برعکس آنهایی که مال بیتالمال را پنهانی بالا کشیدند، این گروه پولهایشان را پنهانی میبخشند. چطور میشود که یک انسان، سالها رنج و فقر و آسیب اجتماعی را در دنیای اطرافش ببیند و با خیال راحت پول بیتالمال را بگذارد در جیبش؛ و یک فرد دیگر پولهایش را به امید بازکردن گرهای از کار دیگران، ببخشد. چقدر فرق است بین همه ما که کنار هم مینشینیم، راه میرویم، کار میکنیم، زندگی میکنیم و از خودمان «خیر» یا «شر» برجای میگذاریم. تفاوت خیر انفرادی با خیران شبکهای «یک خیر گمنام ١٣ زندانی را آزاد کرد»، «یک ناشناس برای بچههای روستا مدرسه ساخت»، «خیرانی که هیچکس نامشان را نمیداند، هزینه جهیزیه نوعروسان را پرداخت کردند». اینها خبرهایی است که مدتهاست در رسانهها منتشر میشود. افرادی که مثل آدمهای نامریی میروند جایی که نیازمندی، یتیمی، زندانیای هست و بدون هیچ چشمداشتی پولشان را خیرات میکنند و بدون اینکه ردی از خودشان بگذارند، میروند، به همین سادگی. این خبرها که منتشر میشود، همیشه سوالهای زیادی را در ذهن ایجاد میکند. اینکه این سخاوتمندان چه کسانی هستند؟ مگر انسانی پیدا میشود که از شهرت و مورد تقدیر قرارگرفتن فرار کند؟ چه میشود که یک انسان، کار به این بزرگی را انجام میدهد و نمیخواهد نامش فاش شود! اصلا این گمنام بودن خوب است یا بد؟! مسئولیت بزرگ روی دوش خیّران برای پاسخ به این پرسش سراغ دکتر سعید خراطها، جامعهشناس و آسیبشناس اجتماعی که سالها در برنامههای مختلف خیریهها و انجمنها فعالیت کرده است، رفتیم. این استاد دانشگاه که خودش نیز در پیج اینستاگرامش به معضل فقر و کودکان کار میپردازد، درباره تجربیاتش در این حوزه به «شهروند» میگوید: «وقتی بهعنوان یک خیّر شناخته میشوی، مسئولیت بزرگی روی دوشت گذاشته میشود. یعنی سیل خواستههایی که عدهای نیازمند دارند و قطعا از عهده انجام تکتک این خواستهها برآمدن غیرممکن است. مثلا خود من در پیج ویژهای که در اینستاگرام با محتوای آسیبها و مسائل اجتماعی «کودکان کار» دارم، هر روز با پیغامهای مختلفی از طرف مردم روبهرو میشوم. هرکدام به نوعی درخواست کمک دارند و اغلب این خواستهها به معضلات اقتصادی برمیگردد.» خراطها ادامه میدهد: «بررسی این پیغامها خیلی دردناک است؛ چراکه حساب کردم که من باید ماهیانه ٨میلیارد تومان برای کسانی که برایم پیغام میگذارند، بپردازم که خب مسلما پرداخت این مقدار پول از عهده من خارج است و به همین خاطر نمیتوانم به خواسته همه آنهایی که فقط برای من پیغام میگذارند، جواب مثبت بدهم. پرواضح است که گاهی شناساییشدن درچنین حوزههایی که بهطور مستقیم با افراد نیازمند سروکار داری، کاری سخت و نشدنی است. به همین خاطر شاید یکی از دلایلی که یک فرد ترجیح میدهد، به صورت گمنام کار خیر انجام دهد، این باشد که نمیتواند پاسخگوی همه نیازهای این جامعه فقرزده باشد.» سودجویی با نام «خیریه» خراطها با اشاره به اینکه ارزش کار خیرانی که به تنهایی و پنهانی فعالیت میکنند، به مراتب بیشتر از کسانی است که به صورت شبکهای فعالیتهای خیریه انجام میدهند، میافزاید: «بهطور قطع میتوان گفت ارزش کاری که یک خیر گمنام انجام میدهد، بیشتر از کارهایی است که در قالب فعالیتهای گروهی و برگزاری برنامههای خیریه انجام میشود؛ چراکه اولا این فرد کار خیر را جزوی از وظایف انسانی و فردیاش میداند و دوم اینکه به صورت مستقیم با یک معضل ارتباط برقرار میکند. به این معنی که مثلا یک پول را به حسابی واریز میکند تا چند زندانی آزاد شوند یا مثلا برای دختران دمبخت جهاز خریداری شود اما خیرانی که به صورت شبکهای کار میکنند، با برگزاری مراسمها و دعوت از چند چهره سرشناس و پذیرایی، هزینههایی را متقبل میشوند تا پول یا هرچیز دیگری جمعآوری کنند و به نظر من این روش به اندازه فعالیت انفرادی خیران تأثیرگذار نخواهد بود؛ چراکه این روزها برخی از افراد سودجو نیز با راهاندازی مکانی بهعنوان خیریه قصد دارند پولی به جیب خودشان بزنند.» خیران گمنام به رفع علتها نمیپردازند زندانیان با پول یک خیّر آزاد میشوند، دختران دمبخت با جورشدن پول هزینه جهیزیهشان به خانه بخت میروند، اما چه تضمینی وجود دارد که ادامه زندگی آنها با این هزینهها ماندگار باشد و از اینجا به بعد ماجرا همه چیز خوب پیش برود! درحالی که خراطها معتقد است، کار فردی که به صورت گمنام گره از مشکلات مردم باز میکند، بسیار باارزشتر از فعالیتهای گروهی و نامآوری یک موسسه خیریه است، مینا ربیعی، کارشناس نهادهای مدنی نظر متفاوتی دارد. او که سالها درحوزه آسیبهای اجتماعی و کودکان کار فعالیت کرده، معتقد است؛ خیرانی که میخواهند نامشان فاش نشود، به این دلیل که کمک به نیازمندان را یک وظیفه شرعی میدانند، پولشان را بهعنوان خمس یا زکات در این راه خرج میکنند.ربیعی دراینباره به «شهروند» میگوید: «بحث خیر و خیران با کنش گران اجتماعی متفاوت است. اگرچه هر دو درنهایت هدفشان رسیدگی به آسیبهای اجتماعی است اما بهطور معمول خیرین بیشتر به معلولهای یک معضل میپردازند و درصدد رفع آن برمیآیند و کاری به علتها ندارند. درحالی که کنشگران اجتماعی با بررسی علت یک پدیده سعی میکنند آن را چه از راه مادی و چه از راه معنوی حل کنند.» او ادامه میدهد: «در واقع میتوان گفت خیران بیشتر انگیزههای مذهبی دارند و قطعا داراییهایی دارند که میتوانند بخشی از آن را ببخشند و نمیخواهند نامشان فاش شود. اگرچه کار این افراد نسبت به کسانی که خود را در برابر معضلات اطرافشان مسئول نمیدانند، دارای یک جهانبینی انسانی هستند که بسیار هم قابل تقدیر است اما درحال حاضر نمیتوانند خیلی تاثیرگذار باشند. با این تعریف نمیتوان گفت، کسانی که بهعنوان خیر نامشان بر سر زبانها میافتد، کارشان نسبت به خیران گمنام بیاجرتر است؛ چراکه آنها قطعا بهعنوان کنشگران اجتماعی میخواهند دراین حوزه فعالیت کنند، بهطور مستقیم با یک آسیب روبهرو شوند و به ریشه و دلایل مسائل نیز بپردازد.» ربیعی در ادامه میگوید: «بهطور مثال، اگر ما پدیدهای بهعنوان کودکان خیابانی داریم، تنها برطرف کردن نیاز به پوشاک و غذا برای این کودکان نمیتواند مسأله را حل کند، بلکه باید در این معضل اکت و جنبوجوش داشت تا بتوان چرخه معیوب آن را حل کرد. پس یک کنشگر اجتماعی نمیتواند به صورت گمنام وارد این کار شود و اینجاست که تفاوت بین کسی که بهطور پنهانی کار خیر انجام میدهد، با فردی که حتی به واسطه کارش نامش فاش میشود، مشخص است. به نظر من معضلات اجتماعی دنیای ما نیاز به بررسیها و پیدا کردن سرچشمههای مشکلات دارد و کار خیر زمانی اثربخشتر میشود که ما درکنار رسیدگی به معلول به رفع علتها بپردازیم.» با این حال هرچه هست، این روزها فیشهایی هستند که از حقوقهای میلیونی دریافتی و کمکهای میلیونی پرداختی خبر میدهند و درکنار این چرخه نابرابر چه گمنام و چه نامآور فرقی ندارند، وقتی صحبت از کار خیر است، کاری که حتی برای چند روز گرهای از کار یک دردمند باز میکند. سعید خراطها، جامعهشناس در گفتوگو با «شهروند»: بهطور قطع میتوان گفت ارزش کاری که یک خیّر گمنام انجام میدهد، بیشتر از کارهایی است که در قالب فعالیتهای گروهی و برگزاری برنامههای خیریه انجام میشود. خیّر گمنام، کار خود را جزوی از وظایف انسانی و فردیاش میداند و به صورت مستقیم با یک معضل ارتباط برقرار میکند؛ به این معنی که مثلا یک پول را به حسابی واریز میکند تا چند زندانی آزاد شوند یا مثلا برای دختران دمبخت جهاز خریداری شود، اما خیرانی که به صورت شبکهای کار میکنند، با برگزاری مراسمها و دعوت از چند چهره سرشناس و پذیرایی، هزینههایی را متقبل میشوند تا پول یا هرچیز دیگری جمعآوری کنند و به نظر من این روش به اندازه فعالیت انفرادی خیران تأثیرگذار نخواهد بود؛ چراکه این روزها برخی از افراد سودجو نیز با راهاندازی مکانی بهعنوان خیریه قصد دارند پولی به جیب خودشان بزنند. مینا ربیعی، کارشناس نهادهای مدنی در گفتوگو با «شهروند»: خیرانی که میخواهند نامشان فاش نشود، به این دلیل که کمک به نیازمندان را یک وظیفه شرعی میدانند، پولشان را بهعنوان خمس یا زکات در این راه خرج میکنند. نمیتوان گفت کسانی که بهعنوان خیر نامشان بر سر زبانها میافتد، کارشان نسبت به خیران گمنام بیاجرتر است؛ چراکه آنها قطعا بهعنوان کنشگران اجتماعی میخواهند در این حوزه فعالیت کنند، بهطور مستقیم با یک آسیب روبهرو شوند و به ریشه و دلایل مسائل نیز بپردازد. به نظر من معضلات اجتماعی دنیای ما نیاز به بررسیها و پیدا کردن سرچشمههای مشکلات دارد و کار خیر زمانی اثربخشتر میشود که ما درکنار رسیدگی به معلول به رفع علتها بپردازیم.