هـمـه با هــم

برای فــردای ایتـــام

اخبار

جاری ساختن ترجیع‌بند دعا به زبان نیازمندان

جاری ساختن ترجیع‌بند دعا به زبان نیازمندان
گروه «محله باب‌الجواد(ع)» در یک سال فعالیت خود حدود 100 آرزومند را به پابوس امام‌هشتم فرستاده است.
به گزارش روابط عمومی موسسه خیریه عترت بوتراب به نقل از سبقت مجاز، گوشی تلفن را نگرفته شروع می‌‌کند به حرف‌زدن؛ با بغضی که سعی می‌کند آن را پنهان کند؛ هرچند که چندان هم موفق نیست. می‌گوید این سفر برایش معجزه بوده و با تمام وجود باور کرده که خدایی هست؛ خدایی که برخلاف خانواده‌اش او را فراموش نکرده و هوایش را دارد. برای «افسانه» که 6 سال و 3‌ ماه است زندگی‌اش به‌خاطر یک اشتباه، با تنهایی گره خورده، سفر به مشهد معنایی جز معجزه ندارد.

 

 از آشفتگی تا آرامش  
شرمنده است از اینکه بخواهد گذشته‌اش را رو کند. صدای گرفته و جملات کوتاه او، حال درونش را نشان می‌دهد؛ «سر همین رفیق‌بازی‌ها معتاد شدم. 2 دختر چهار و شش ساله داشتم که به‌خاطر عدم‌صلاحیت، حضانت‌شان را از من گرفتند. خانواده‌ام از آن خانواده‌هایی هستند که لب به سیگار نزده‌اند. معلوم بود که نمی‌توانند اعتیاد مرا قبول کنند. اینطور شد که طردم کردند و من به‌معنای واقعی تنها شدم؛ 5سال تمام».

 

افسانه می‌گوید که رنج تنهایی باعث می‌شد بیشتر و بیشتر در مرداب اعتیاد فرو برود. صادقانه اعتراف می‌کند اعتیاد مغزش را تعطیل کرده و او به اشتباه گمان می‌کرده که همه، حتی خدا او را فراموش کرده‌اند؛ درحالی‌که خود او بوده که پشت به زندگی و رو به تباهی می‌دویده است. قدم‌گذاشتن در این جاده که به ناکجاآباد ختم می‌شود، برچسب زن خیابانی را به پیشانی افسانه چسبانده بود. چه نیرویی باعث شد که در اوج تاریکی، نور امید ببیند و تصمیم به ترک اعتیاد بگیرد سؤالی است که به زعم او فقط یک پاسخ دارد: «خدا».

 

یک سال از پاکی افسانه گذشته بود با این حال خانواده همچنان دست رد به سینه‌اش می‌زدند و او را نمی‌پذیرفتند. با شوق و اندوهی توامان از نذر خود تعریف می‌کند: «دلم سفر زیارتی می‌خواست؛ یک خلوت عارفانه یا چنین چیزهایی. در عین بی‌پولی نذر کرده بودم که خودم را به حرم آقا امام‌رضا(ع) برسانم. به خانواده‌ام پیامک دادم و گفتم که با گذشت یک سال از ترک اعتیادم، خیلی محتاج این سفر هستم و خواهش کردم هزینه این سفر را برایم فراهم کنند اما حتی به اندازه یک نه گفتن برایم ارزش قائل نشدند. آن روزها، روزهایی که منتظر جوابشان بودم، خیلی به من سخت گذشت. فهمیدم که دیگر هیچ‌کس را در این دنیا ندارم. یکی‌دو هفته از این ماجرا گذشت تا اینکه فهمیدم گروهی به اسم محله باب‌الجواد(ع) می‌خواهد هزینه سفر من و چند نفر دیگر از خانم‌های مرکزمان را بدهد. این برای من یک معجزه بود؛ چون فقط خدا بود که از نذر من خبر داشت». 
 
موقتی می‌خواهد از حس‌اش در لحظه‌ای بگوید که چشم به گنبد طلایی حرم آقا دوخت، بغض راه گلویش را بند می‌آورد. افسانه از موقعی که از زیارت امام رئوف برگشته دلش قرص شده که پشت و پناهی دارد؛ آقایی که می‌شود روی او حساب باز کرد. این روزها گرم مهارت‌آموزی است تا بتواند حضانت بچه‌هایش را پس بگیرد و آینده‌ای  روشن برایشان رقم بزند.
 
حج فقرا
یک هفته‌ای از بازگشت «فاطمه» می‌گذرد. جسمش را به خانه برگردانده اما دلش را نه. آن را همانجا به شبکه‌های ضریح گره زده است به امید زیارتی دیگر. اسم محله باب‌الجواد(ع) را که می‌شنود به خیال اینکه تو، یکی از بانیان آن گروه هستی، زبان به دعا باز می‌کند در حق کسانی که با تقبل هزینه سفر او و دختر 11ساله‌اش، آنها را عازم حج فقرا کرده‌اند. برای فاطمه، گفتن از تنگدستی و ناتوانی همسرش در تأمین مخارج زندگی خوشایند نیست. مختصر می‌گوید که خادمی مسجدی در یکی از محلات تهران را می‌کند. بابت این خدمت حقوقی دریافت نمی‌کند و مخارج زندگی‌اش از یارانه می‌گذشت. راهی برایش نماند جز اینکه به یکی از خیریه‌ها مراجعه و تقاضای کمک کند. به گمانش، بزرگ‌‌ترین لطفی که مسئولان خیریه کردند این بود که او و دخترش را به بچه‌های محله باب‌الجواد(ع) معرفی کردند. «از خیریه زنگ زدند و گفتند بناست چند روز دیگر به مشهد مشرف شوید. با خودم می‌گفتم چه حرف‌هایی می‌زنند اینها. اصلا باور نمی‌کردم. آخر آدم فقیر آرزوهایش هم کوچک می‌شود و اندازه‌اش می‌شود قد همان خورد و خوراکش؛ نه خیالاتی مثل رفتن به پابوس امام‌رضا(ع)».

 

از لحظه شورانگیزی تعریف می‌کند که از باب‌الجواد(ع) وارد صحن جامع رضوی شد. لحظه دیدار فرا رسید و دیگر مجال صحبت نبود. به‌جای خواندن زیارتنامه و حتی سلام به آقا، فقط گریه می‌کرد؛ گریه‌هایی که گویا بنای بند آمدن نداشتند. از آن دست گریه‌هایی که حال دلت را خوب می‌کند و امید به زندگی را به تو بازمی‌گرداند. او با خود فکر می‌کند این زیارت، اتفاق کمی نیست؛ آقایی به این بزرگی، او و دخترش را از راه دور به حرم و بارگاهش فراخوانده بود. فکر کردن به آن سه‌شنبه دل‌انگیزی که عازم سفر شد و تا شنبه هفته بعد ادامه یافت، باعث می‌شود ترجیع‌بند دعا به زبان فاطمه بازگردد.
 
چشم به راه 
گفتنش آسان می‌آید و حتی تصورش، نه؛ اینکه واژه محرومیت بخواهد تمام حروفش را روی زندگی‌ات پیاده کند. این حال مردمان «قلعه‌گنج» از توابع شهرستان کرمان است. عادت کرده‌اند که رنج نداشتن را به صبوری گره بزنند. رنج نداشتن همه‌‌چیز، حتی آب در گرمای 50درجه تابستان، حمام، مدرسه، جاده، مرکز بهداشتی و هر چیز دیگری که بشود آن را جزو اسباب آسایش برشمرد.
 
اسفند سالی که گذشت، قصه تلخ زندگی ساکنان آرام و خونگرم این خطه، در همین صفحات نقش بست. باشگاه سبقت مجاز همشهری به کمک گروه جهادی محبان الائمه(ع) آمد بلکه بتواند با کمک اهالی باشگاه، غبار فقر را از چهره این منطقه مستعد، دور کند.  این بار بچه‌های محله باب‌الجواد(ع) آستین بالا زدند تا به رؤیای زیارت تعدادی از آنها رنگ واقعیت بزنند. این اقدام بناست ظرف یکی دو‌ماه آینده اجرایی شود و طی آن، حدود 100نفر با اتوبوس به زیارت امام‌رضا(ع) مشرف شوند. هزینه سفر هر زائر نیز حدود 200هزار تومان برآورد شده است که سبقت‌مجازی‌ها می‌توانند بسته به نیت و تمکن خود، در تأمین سهمی از این هزینه‌ها مشارکت کنند.

 

ثواب زیارت این نیازمندان در کنار خاطره شیرینی که تا پایان عمر در ذهنشان جاری خواهد بود، از آن دست چیزهایی است که قدردانی‌اش فقط از عهده صاحب آن حرم برمی‌آید.
ساکنان محله باب‌الجواد(ع)
«محسن مهدیان» مدیر گروه محله باب‌الجواد(ع) در مورد سابقه تشکیل این گروه در فضای تلگرام اینطور می‌گوید: «ابتدا به شکل امروز، منسجم نبودیم. گروهی از خبرنگاران همشهری محله، در جریان تهیه گزارش‌های خود از محلات تهران، با خانواده‌های نیازمند و متدینی مواجه می‌شدند که عاشق امام‌هشتم(ع) بودند اما هرگز امکان سفر به مشهد برایشان مهیا نبود. این افراد در جمع خودمانی خبرنگاران معرفی می‌شدند و هر کس با تأمین بخشی از هزینه‌ها، امکان سفر و برآوردن آرزوی آنها را فراهم می‌کرد. گروه فعلی از یک سال پیش تشکیل شد، کارها وسعت و نظم بیشتری پیدا کرد به‌طوری که تا الان حدود 100نفر از مشتاقان، راهی زیارت شده‌اند». از او در مورد فرایند اعزام این افراد می‌پرسیم که پاسخ می‌دهد: «نیازمندان بعد از شناسایی در گروه تلگرام معرفی می‌شوند. هزینه‌های سفر اعلام می‌شود و هر کس که مایل است به میزان دلخواه مشارکت می‌کند. مبلغ مورد نیاز که تأمین شد و زائران به مشهد مشرف شدند، گزارش کار به همراه چند عکس در گروه ارسال می‌شود تا اعضا از نتیجه مطلع و به ادامه کار دلگرم شوند». به گفته مهدیان تمام کسانی که تا به حال از سوی این گروه توفیق زیارت پیدا کرده‌اند، زیارت اولی بوده‌اند و از همه قشرها؛ اعم از والدین معزز شهدا، افراد آسیب‌دیده اجتماعی، از کار افتاده‌ها و کودکان یتیم به همراه سرپرست‌‌شان. کسانی که مایل به همراهی این گروه هستند می‌توانند از طریق ارتباط با مدیر گروه، mohsen_mahdian@  به عضویت گروه دربیایند.
۲۳ اَمرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۴۵
سایت سبقت مجاز |

نظرات بینندگان

نام را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید