هـمـه با هــم

برای فــردای ایتـــام

اخبار

امیدهای بانوی کوچک

امیدهای بانوی کوچک
دختر روستایی با ایجاد صفحه اینستاگرام، به امید کسب مشتری، صنایع‌دستی ساخت خودش و مردم روستا را به نمایش گذاشته است.
به گزارش روابط عمومی موسسه خیریه عترت بوتراب به نقل از سبقت مجاز، عکس‌ها با ایده‌های خاص به صفحه سفید اینستاگرام رنگ می‌بخشند؛ کیف نمدی با رنگ پوست انار، خروارهای گندم، آبشاری که خروشان به راهش ادامه می‌دهد، چهارپایی با باری از هیزم  و پالانی از جنس نمد؛ همه این عکس‌ها خبر از روستایی می‌دهند که مردمش در فکر آن هستند تا کاری برای خود دست و پا کنند. راه‌حل اما شاید این بود که هنرهای مردم روستای کوچک در معرض نمایش قرار بگیرد. پا بگذارند در فضای مجازی به امید  فروش وکسب مشتری و راهی برای درآمد بیشتر اهالی.
ایده این طرح را آمنه در ذهنش پروراند؛ دختری اهل همان دیار و روستا. یک روز نشست و دو دوتایش را حساب کرد و وقتی دید می‌شود چهار تا، با خودش گفت حالا که همه دست به دامن اینترنت می‌شوند و کالاهایشان را در معرض نمایش می‌گذارند تا با یک کلیک از آن سر دنیا مشتری پیدا کنند، چرا ما نتوانیم! اینگونه بود که آمنه آستین‌هایش را بالا زد و صفحه‌ای در اینستاگرام به‌وجود آورد.
بارانک، درختی وحشی با میوه‌های ترش
کافی است وارد این شبکه اجتماعی شوید و baranak.iran را در قسمت جست‌و‌جوگر اینستاگرام بنویسید، نخستین صفحه‌ای که باز می‌شود نمایانگر هنرهای مردم روستای دیگ‌چشمه پایین از استان گلستان است. نام این صفحه هم با دلایلی خاص انتخاب شده است. بخش دوم این اسم که مشخص است متعلق به کشورمان است و معرف محلی که این کارها در آنجا تولید می‌شود. اما بارانک، نام یک درخت است؛ درختی وحشی که میوه‌های ترش به ثمر می‌رساند؛ میوه‌هایی که می‌شود با آن هم ترشی درست کرد و هم مربا و البته هسته‌اش می‌شود ابزار و وسیله‌ای برای ساخت صنایع‌دستی.
 
ایده‌ای برای کسب درآمد
آمنه می‌گوید: چند وقت قبل یک گروه جهادی به روستایمان آمدند و به مابرای کسب درآمد ایده دادند. نمدهایی که ما درست می‌کردیم، بهترین راه برای درآمدزایی بود. این آثار، هم هنر دست خودمان بود و نیاز به پول برای خرید آن نبود، هم ترویج هنر و سنت دیرینه ما بود که دست به‌دست می‌گشت. به همین دلیل ما هم تصمیم گرفتیم با نمدهایی که درست می‌کنیم، وسایلی خلق کنیم که به درد مردم شهر و روستا بخورد.
 
نمد درست‌کردن کار آسانی نیست. درست‌کردن این زیرانداز پشمی کاری است دشوار و ساعت‌ها وقت می‌خواهد تا پشم‌های گوسفندان در کنار هم قرار گرفته و شکل بگیرند و دیگر از هم جدا نشوند. طراح این ایده که با سن کمش در نمدمالی استاد است و بیشتر وسایلی را هم که در صفحه‌اش منتشر کرده با همین نمد درست شده است، می‌گوید: از میان پشم‌های بلند گوسفندان، هرکدام را که مناسب است، جدا می‌کنیم، در پارچه بزرگی پهن می‌کنیم و روی آن مواد شوینده می‌ریزیم. این کار باعث می‌شود تا پشم‌ها به هم بچسبد. بعد مشت‌زدن را شروع می‌کنیم. یک ساعت و نیمی مشت می‌زنیم و آن وقت می‌گذاریم در آفتاب تا خشک شود. بازهم نمدها را با چوب می‌زنیم، کلا 3ساعتی طول می‌کشد تا نمدبافی کنیم. این مرحله اول است و ما مایه کارمان را به‌دست آورده‌ایم. بعد از آن با نمدها دستبند، کیف، انواع عروسک‌ها و هر چه بخواهیم درست می‌کنیم.
 
کاروکاسبی کساد روستا
روستایی که آمنه در آن زندگی می‌کند، مثل خیلی از روستاهای دیگر است. مردم شهر بعضی از فصل‌ها بیکارند و فصل درو و کاشت که می‌شود، اوضاع و احوال مردم روستا کمی رو به راه می‌شود اما این وضعیت دوامی ندارد و همین که فصل کشت و درو تمام شود شرایط برمی‌گردد به وضعیت قبلی. ولی درآمد آنقدر نیست که کفاف و جبران روزهایی باشد که در روستا کار نیست. آمنه 3خواهر و برادر دارد. خودش سوم راهنمایی را با رفتن به نزدیک‌ترین شهر گذراند اما بعد از آن نتوانست ادامه تحصیل دهد. رفتن به شهر برای دختری با سن و سال آمنه کار آسانی نبود و از آنجا که روستایشان نه مدرسه راهنمایی داشت و نه دبیرستان به ناچار دست از تحصیل کشید.
 
سفر برای کسب پول
پدر آمنه مثل خیلی از روستاییان همین که فصل درو و کاشت تمام می‌شود، راهی شهرهای دیگر می‌شود تا به کشت و کار در زمین‌های کشاورزی دیگر بپردازد. کار روی زمین گاهی باعث می‌شود مرد میانسال چند ماهی از خانه و زندگی‌اش دور باشد تا بتواند خرج و مخارج روزانه خانواده را تاحدی فراهم کند. این تنها راهی است که مردم این روستا برای به‌دست آوردن پول بلد هستند. هر چند درآمدشان کم و ناچیز است اما باعث می‌شود تا شرمنده زن و بچه‌هایشان نشوند.
 
همکاری زنان با مردان روستا
اما بار زندگی تنها به دوش آقایان نیست، خانم‌های این روستا نیز همپای مردان کار می‌کنند و زمانی که کار در مزرعه به پایان می‌رسد، دست به‌کار می‌شوند و مربا و ترشی و نمد و... درست می‌کنند. آمنه و چند نفر از اعضای خانواده‌اش در کنار کارهای خانه و مزرعه با نمدهایشان، وسایل زیبایی درست می‌کنند. آنها گردنبندهایی با خرمالوی وحشی درست می‌کنند. اما صنایع‌دستی آمنه و مردم روستا مشتری ندارد. آنها مانده‌اند در چهار دیواری روستا و زمان را می‌شمارند که شاید غریبه‌ای به این دیار گذر کند و از وسایلی که آنها درست کرده‌اند خوش‌اش بیاید و دست در جیب کند و بعد از کلی چانه‌زنی برای تخفیف گرفتن یکی از آنها را بخرد.
 
صفحه‌ای در فضای مجازی
همین نبود مشتری بود که آمنه به‌ذهنش رسید که مگر در سایت‌های مختلف از شیرمرغ تا جوان آدمیزاد برای فروش نمی‌گذارند؟ مگر اجناس دست چندم را به نمایش نمی‌گذارند و مشتری‌ها هم از سراسر ایران و دنیا با انتخاب این کالاها آنها را نمی‌خرند؟ او هم می‌توانست وسایلی را که درست کرده‌اند، آن هم با ظرافت و دقت خاص، در فضای مجازی به نمایش بگذارد.
 
 آمنه عکس‌های این صنایع‌دستی را در فضای مجازی به نمایش می‌گذارد و در لابه‌لای این تصاویر عکس‌هایی از گوشه و کنار روستایش. اینطوری با یک تیر دو نشان می‌زند؛ هم صنایع‌دستی‌اش را به مردم نشان می‌دهد تا خریدار پیدا کند و هم گردشگر جذب می‌کند. می‌گوید: قیمت‌ها را باید طوری انتخاب کنم که ضرر نکنم؛ آنقدر‌ها هم نباید گران باشد چون در آن صورت کسی خریدار اجناس ما نیست. البته این را هم نباید فراموش کرد که هزینه پست را هم خریدار باید بدهد. ما می‌توانیم هر آنچه  را که مردم بخواهند برایشان پست کنیم، فقط کافی است که متقاضی کار ما باشند. چند باری در شهرهای دیگر و تهران نمایشگاه گذاشتیم اما درآمدمان خیلی کم بود. مثلا در طول یک‌سال به هر کدام‌مان100هزار تومان هم نرسید. آمنه دنبال ایده‌های جدید است و در آرزوی آنکه بتواند هنرهای دستی مردم روستایش را به شهرهای بزرگ برساند. آمنه دلش می‌خواهد نه مردم روستای او بلکه روستاهای دیگر هم بتوانند صنایع‌دستی‌شان را مستقیم وارد بازار کنند و بدون واسطه به فروش برسانند. می‌گوید: آرزو دارم که یک کارگاه داشته باشم، الان خانه‌ای که در آن زندگی می‌کنم کارگاهم است. اما اگر یک کارگاه داشتم می‌توانستم با مردم روستاهای اطراف وسایل متفاوتی را درست کنیم و به فروش برسانیم. البته جذب مشتری هم مهم است، درست کردن صنایع‌دستی آن هم با این همه زحمت بدون مشتری چه فایده‌ای دارد، تمام اجناسمان روی دستمان می‌ماند. با تمام این اوصاف، آمنه دست بردار نیست و هر روز یک وسیله را با دستانش درست می‌کند و تصویرش را در فضای مجازی منتشر می‌کند با این امید که خریداری برای کالای دست‌سازش پیدا شود.
۷ شهریور ۱۳۹۵ ۰۹:۴۵
سایت سبقت مجاز |

نظرات بینندگان

نام را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید