یتیم کیست؟ فرهنگ نویسان در مورد واژه یتیم این گونه نوشته اند: معنای اصلی این واژه، تنها و منفرد است که در انسان ها به جدایی کودک از پدر یا از دست دادن او پیش از سن بلوغ اطلاق می گردد و در حیوانات و چهارپایان، یتیمی از طرف مادر است». از نظر عرب ها، کودکی که تنها مانده وپدرش را که حامی و دفاع کننده و نفقه دهنده او بوده از دست داده، یتیم است و این مطلب در مورد مادر صدق نمی کند؛ زیرا با از دست دادن او، کودک بی سرپرست نمی ماند. یتیم در اصطلاح حقوقی از نظرحقوق دانان و فقیهان، یتیم که غالبا با لفظی فراتر از آن، «صغیر» معرفی شده، کسی است که تحت ولایت پدر یا جد پدری یا وصی وقیّم باشد و از نظر سن، به نمو جسمی و روحی لازم برای زندگی اجتماعی نرسیده باشد. آنچه از قانون مدنی به دست می آید، این است که دوران صغیری از زمان تولد شروع می گردد و به پایان هجده سال تمام می شود. یتیم از دیدگاه جامعه شناسان در جامعه شناسی، از عنوان یتیم به بی سرپرست یاد می شود. ظاهرا پس از ماشینی شدن جوامع و نفوذ نسبی فرهنگ ماشینی و غربی بر جوامع اسلامی، این تعبیر جای یتیم را گرفته است. در اصطلاح آنان، بی سرپرست به کودکی گفته می شود که اولیای خود را قبل از سن تمییز و تشخیص و پیش از آنکه بتواند به تنهایی نیازهای اجتماعی و حمایتی خود را تأمین کند، از دست بدهد. در اصطلاح جامعه شناسی، واژه یتیم یا بی سرپرست، با معنای گسترده تر لحاظ می شود و به از دست دادن پدر محدود نیست؛ زیرا عوارض ناشی از محرومیت از مادر، به مراتب بیشتر از پدر است. تاریخچه حمایت از کودکان بی سرپرست در ایران مشکل یتیمی، از پدیده های طبیعی ـ اجتماعی به شمار می آید که از دیرباز در جوامع بشری مطرح بوده و شواهد بسیاری مبنی بر توجه به یتیمان و کودکان بی سرپرست از گذشته های دور وجود دارد. نخستین نهاد رسمی، صد سال قبل با عنوان پرورشگاه در ایران تأسیس شد. طرح تأسیس پرورشگاه از سوی ایرانیان در سال 1282ش در نخستین دوره مجلس شورای ملی سابق، از سوی نمایندگان تهران مطرح شد و عموم نمایندگان اعلام آمادگی کردند که با پرداخت بخشی از حقوق خود، مرکزی را برای کودکان سر راهی به وجود آورند. به نظر می رسد در پی این کار مجلس، عده ای از ثروتمندان جامعه در صدد ایجاد مراکز خیریه برای نگهداری از کودکان بی سرپرست برآمدند. ایتام قبل از انقلاب در دوره ستمشاهی، به دلیل بی بند و باری ها و از هم گسیختگی کانون خانواده و توجه نکردن به ارزش های اسلامی، و نیز بیماری و فقر و محرومیت و دیگر زمینه های آسیب زای جامعه، زمینه برای پذیرش کودکان بسیاری در محیط های شبانه روزی ایجاد شد و متأسفانه به لحاظ سیاست های حاکم بر جامعه و تبلیغ رژیم در خصوص رسیدگی به امور کودکان بی سرپرست، تعداد این فرزندان گسترش بی رویه یافت؛ به طوری که کودکان زیادی به رغم داشتن خانواده یا بستگان نزدیک، به دلایل توجیه ناپذیر در گوشه شبانه روزی ها جای گرفتند. نهادهای رسمی موجود در آن زمان برای این کار عبارت بودند از: سازمان تربیتی شهرداری، جمعیت هلال احمر یا شیر و خورشید سرخ، بنگاه صغار دادگستری، سازمان اوقاف و امور خیریه، انجمن ملی حمایت از کودکان و جمعیت حمایت از کودکان بی سرپرست. بهبود وضعیت یتیمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و نیز پس از آن، دست اندرکاران امور انجمن ها و جمعیت های حمایت از یتیمان و کودکان بی سرپرست، پرورشگاه را محیط سالمی برای تربیت و نگهداری کودکان بی سرپرست ندانستند، لذا چهار تصمیم اساسی در راستای بهبود وضع یتیمان در نظر گرفتند: 1. عدم ایجاد و گسترش پرورشگاه ها؛ 2. مرخص کردن کودکانی که به نحوی زمینه زندگی در نزد خانواده و بستگان خود را دارند؛ 3. پذیرش درست و صحیح فرزندان در پرورشگاه ها به عنوان آخرین راه حل مشکل فرزندان؛ 4. انحلال پرورشگاه های بزرگ چند صد نفری و انتقال آن به مناطق مناسب تهران و تحویل بچه های زیر دو سال به خانواده های بدون فرزند. اسلام؛ نخستین مدافع یتیمان اسلام بیش از هر دین و آیین دیگر و بهتر از هر مؤسسه رفاهی و اجتماعی، رهنمودهای عملی و سازنده برای بهبود شرایط زندگی یتیمان و کاهش مشکلات آنها دارد. دردین اسلام، جامعه از اهمیت ویژه ای برخوردار است و برای پاک سازی اجتماع از هر گونه آسیب، لازم است عوامل بزهکاری در مسیر یکایک افراد جامعه حذف شود و تأکید مؤمنان برای رسیدگی به وضعیت ضعیفان جامعه و به ویژه یتیمان، به همین منظور است. خداوند در قرآن کریم، سرپرستی کودکان یتیم را از بهترین و پسندیده ترین امور به شمار می آورد و مؤمنان را برای سرپرستی یتیمان و حمایت از آنها درمقابل مشکلات، هدایت و راهنمایی کرده است تا یتیمی در جامعه آواره نماند و نیازهایش در پناه انسان های مؤمن برطرف شود. ایجاد زندگی بهتر برای یتیمان خداوند در قرآن خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «از تو درباره یتیمان می پرسند، بگو: اصلاح کار آنان بهتر است و اگر زندگی خود را با زندگی ایشان بیامیزید، آنان برادران دینی شما هستند». با این مصلحت اندیشی در حق یتیمان، امکان زندگی بهتر برای آنان فراهم گردیده است؛ زیرا اسلام هیچ محیطی را برای کودکان، مناسب تر از محیط طبیعی آنها یعنی خانواده نمی داند. از همین روست که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جای دادن یتیم در منزل و تأمین نیازمندی های او را، موجب پذیرش اعمال از سوی خداوند دانسته و در سخنی زیبا فرموده است که:«رحمت و برکت الهی در فضای آن خانه [که یتیمی را نگهداری می کند] حاکم خواهد شد». سرپرستی یتیمان از امام صادق علیه السلام نقل است: «خداوند دسته ای از مردم را برای برآوردن نیازهای شیعیان برگزیده تا به پاداش این عمل، آنها را وارد بهشت کند». نیز ایشان در حدیث دیگری می فرماید:«از شیعیان ما نیست کسی که به امور فقیران و یتیمان، به ویژه همسایگان خود رسیدگی نکند». رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است: «هر کس یتیمی از مسلمانان را سرپرستی کند و او را بر سر سفره خود بنشاند، خداوند حتما او را به بهشت می برد، مگر اینکه مرتکب گناهی آمرزش ناپذیر شده باشد». در این روایت، سرپرستی یتیم بدین صورت مطرح است که او شریک غذای سرپرست خود بشود و با او بر سر یک سفره بنشیند و مورد نیکی و محبت او قرار گیرد، و خانه ای که چنین فضایی بر آن حاکم است، در روایات به عنوان بهترین مسکن معرفی شده است. نیز روایات دیگری از آن حضرت نقل شده که: «هرکس ضامن نیازهای یتیمان شود، از گرامی شدگان، برگزیدگان و دوستان خالص خداوند شمرده می شود». امام علی علیه السلام و رسیدگی به یتیمان روایاتی که از رسیدگی و توجه امام علی بن ابی طالب علیه السلام به فرزندان شهیدان و به طور کلی یتیمان سخن می گوید، از دیگر ائمه علیهم السلام بیشتر است. در شأن نزول سوره انسان آمده است که آن بزرگوار همراه خانواده عزیزشان پس از سه روز روزه، با وجود شدت نیازی که به خوراک و قوت روزانه خویش داشتند، غذای خود را به مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند. آن حضرت همچون رسول خدا صلی الله علیه و آله خود را موظف می دید به خانواده های شهدا سرکشی و به مشکلات آنها رسیدگی کند. ابن شهر آشوب از عبدالواحد بن زید روایت می کند: در کعبه مشغول زیارت بودم که دختر کوچکی را دیدم علی علیه السلام را مدح می کند. از او پرسیدم: آیا علی علیه السلام را می شناسی؟ گفت: چگونه نشناسم کسی را که پدرم در جنگ صفین و برای یاری او کشته شد و او بعد از یتیم شدن ما، به خانه مان آمد و چون متوجه شد که من در اثر بیماری آبله نابینا شده ام، دست مبارکش را بر صورتم کشید تا بهبود یافتم. عطوفت پدرانه حضرت علی علیه السلام در همه حال و به ویژه در زمان حکومتش، مراقب یتیمان و بیوه زنان بود و از دلجویی یتیم و عطوفت پدری و نیکی در حق او دریغ نمی ورزید. حبیب بن ثابت می گوید: روزی مقداری عسل به بیت المال آوردند. حضرت علی علیه السلام دستور داد یتیمان را حاضر کردند. سپس در حالی که عسل را بین نیازمندان تقسیم می کرد، خود شخصا مقداری از آن را به دهان یتیمان می گذاشت. بعضی گفتند: این کار برای چیست؟ حضرت فرمود: «امام، پدر یتیمان است و من با این کار به جای پدران از دست رفته آنها، عطوفت پدری می نمایم». یتیم نوازی امام حسین علیه السلام امام حسین علیه السلام پس از باخبر شدن از شهادت مسلم بن عقیل علیه السلام ، به اهل بیت خود دستور داد دختر کوچک مسلم را نزد آن جناب بیاورند. حضرت او را بر روی دامن محبت خود نشانید و بسیار نوازش کرد. ناگاه آن دختر نگران شد و پرسید: عموجان! مگر من یتیم شده ام که نوازش یتیمانه ام می کنید؟ در این هنگام باران اشک از دیدگان حضرت جاری گردید و فرمود: «ای نور دیده! پدر تو شهید شده، ولی من به منزله پدر تو، و بچه هایم به منزله برادر و خواهر تواند». سپس دست محبت بر سر و روی او کشید تا آرام شد. زینب علیهاالسلام اسوه پاسداری از یتیمان زینب علیهاالسلام اسوه ای والا در حفظ و نگهبانی از یتیمان است. در شب یازدهم محرم سال 61 هجری، این بانوی بزرگوار در خیمه های سوخته حرم و بیابان های اطراف، گمشدگان و یتیمان اهل بیت را می جست. این پیکر رنج دیده ناتوان، معجزه گر بود؛ زیرا چنان شایستگی به خرج داد که حتی یک بچه هم زیر سم اسبان نرفت و یک زن هم در آتش نسوخت و یتیمی در آن شام شوم گم نشد. صفات مؤمنین واقعی توجه به یتیم و سرپرستی و اکرام وی، از ویژگی های بارز مؤمنان است. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله در این باره فرموده اند: بیست خصلت در مؤمن است که اگر آنها نداشته باشد، ایمانش کامل نمی شود. از جمله این صفت ها، سرپرستی یتیمان و دست نوازش کشیدن بر سر آنهاست. حضرت علی علیه السلام نیز ضمن بر شمردن صفاتی دیگر برای مؤمن، گرامی داشتن یتیم را از جمله آنها به شمار می آورد. همچنین امام صادق علیه السلام رسیدگی به یتیمان را از جمله صفات بهترین بندگان و اولای خداوند نام برده است. از رسول خدا صلی الله علیه و آله هم نقل است که کمال ایمان شخص مؤمن در داشتن 103 خصلت است که یکی از آنها، مهرورزی پدرانه در حق یتیمان می باشد. سرپناهی برای یتیمان دین مقدس اسلام، مسئله یتیمان را به عنوان مسئله ای اساسی و مهم مطرح کرده و مسلمانان را در مورد سرنوشت آنان از همه نظر مسئول دانسته است. افزون بر تأمین معاش، انسان تشنه محبت است که این جز در خانواده ای سالم تأمین نمی شود. چه خوب است که هر خانواده، یک یا دو یتیم را تحت سرپرستی خویش قرار دهد و تنها به تأمین معاش آنها بسنده نکند. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله که خود طعم تلخ یتیمی را چشیده بود، شدیدا به این مسئله توصیه می نمود و با سخنان خود، مسلمانان را به تکریم یتیمان ترغیب می فرمود. در حدیثی از آن حضرت آمده است: «محبوب ترین خانه ها، خانه ای است که یتیمی در آن با عزت و احترام زندگی کند». چگونگی اکرام محبت و نیکی به یتیمان، یکی از راه های اکرام آنهاست؛ چنانکه امیرمؤمنان علی علیه السلام به قدری به یتیمان نیکی و محبت می کرد که کودکان دیگر می گفتند: ای کاش ما هم پدر نداشتیم تا این چنین مورد لطف حضرت قرار می گرفتیم. برنامه دیگر، برطرف کردن مشکلات و موانع زندگی آنها و تلاش برای حفظ اموال و حقوق ایشان است. باید کودکان یتیم را همچون فرزندان خود مورد لطف قرار دهیم و جلو کودک یتیم، به فرزند خود چنان محبت نکنیم که او احساس ناکامی و بی پدری کند. پاداش عظیم دلجویی از یتیمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ضمن خطبه ای در ماه مبارک رمضان، به دل سوزی در مورد یتیمان امر می کند و می فرماید:«آیا دوست دارید که دلتان نرم و آرزوهایتان برآورده شود؟ پس بر یتیمان ترحم کنید و دست محبت بر سر آنها بکشید و از غذای خود به آنها بخورانید تا قلبتان نرم و حاجتتان روا گردد». در روایات دیگر نیز چنین آمده است: «کسی که دست نوازش بر سر یتیمی بکشد، به عدد هر مویی که از زیر دستش بگذرد، خداوند کار نیکی را در پرونده اعمالش می نویسد یا نوری در قیامت به او می بخشد». افزون بر لطف، نوازش و برگرداندن آرامش به او، باید سراسر وجودش را از بذر محبت آکنده ساخت تا این غنچه کوچک، از افسردگی و فرو رفتن در خود بیرون آید و شکفته شود و لبخند بزند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «به یقین در بهشت خانه ای است به نام خانه شادی که در آن وارد نمی گردند مگر کسانی که یتیمان مؤمنان را شادمان کرده باشند». فرزند خواندگی نظر اسلام بر این است که برای حفظ و کنترل یتیمان و آموزش مسائل اساسی زندگی به آنها، در صورتی که امکان سرپرستی در خانواده خود کودک نباشد، ضروری است او در خانه ای دیگر تربیت گردد. از این رو مردم با روش های گوناگون می توانند از کودکان یتیم سرپرستی و نگهداری کنند. یکی از این راه ها، فرزند خواندگی است که بعضی از خانواده ها تحت تأثیر عواملی همچون نداشتن فرزند، کمک به هم نوع، حمایت از کودکان یتیم و...، کودکانی را به عنوان فرزند پذیرفته و متعهد می شوند که مانند فرزند واقعی خویش با آنان رفتار کنند. سرپرستی موقت یکی از راه های نگهداری و سرپرستی کودکان یتیم از سوی مردم، پذیرش و نگهداری موقت فرزندان توسط افراد و خانواده های داوطلب و علاقه مند است. در این روش، نباید تعداد عایله تحت تکفل خانواده ای که یتیم به آن می رود، با فرزندانی که می تواند از سازمان بگیرد، یعنی حداکثر دو نفر، از پنج نفر تجاوز کند. در این شیوه، سازمان بهزیستی نظارت غیرمستقیم دارد و اگر خانواده ای که به عنوان سرپرست و امین موقت کودک است، از لحاظ اقتصادی نتواند هزینه فرزند را تأمین کند، از کمک های مالی سازمان که به صورت مستمری ماهیانه پرداخت می گردد، بهره مند خواهد شد. خانه فرزندان بعد از انقلاب اسلامی و در چند سال اخیر، راهی جدید برای نگهداری مردم از کودکان یتیم به وجود آمد و آن احداث «خانه فرزندان» است. این خانه محلی است که در آن ده الی چهارده نفر از فرزندان پرورشگاه ها تحت سرپرستی خانواده متعهدی نگهداری و مراقبت می شوند. شرایط موجود برای خانواده متقاضی، شرایطی نظیر شناخت لازم از فرزندان تحت حمایت سازمان، مدرک تحصیلی حداقل دیپلم، خانه دار بودن سرپرست خانواده و... است. در شیوه هایی مانند خانه فرزندان، سعی شده تا حد توان محیط نگهداری کودکان به محیط خانواده نزدیک تر شده و از ورود فرزندان به مراکز آسیب پذیر و محیط های تصنعی و غیر طبیعی جلوگیری شود. حکومت اسلامی و یتیمان جامعه به هنگامی که مردم توان رسیدگی به یتیمان را نداشته باشند یا از انجام وظیفه خود سرباز زنند، این دولت اسلامی است که باید امر سرپرستی و تربیت آنان را بر عهده گیرد. با توجه به نص قرآن مجید، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از مؤمنان نسبت به خودشان اولی است و با استفاده از احادیث متواتر، حضرت به منزله پدر آنان می باشد. امام صادق علیه السلام به نقل از حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود: این فرمایش پیامبر است که: «هر کسی از دنیا برود و از خود بدهی یا بازماندگانی بی سرپرست به جا گذارد، بر عهده من است که دینش را ادا کنم و از بازماندگانش سرپرستی نمایم، و پس از من، این کار بر عهده علی علیه السلام و امامان بعد از اوست». بنابراین، رهبران جامعه اسلامی نیز به پیروی از پیشوایان خود، بهترین افراد برای سامان دهی به امور کودکان یتیم هستند. رمز بقای ملت ها باتوجه به آموزه های قرآنی، در می یابیم که ملت ها برای بقا و جاودانه شدن خویش، باید در راستای هم بستگی افراد بکوشند و این عمل در صورتی امکان دارد که هر کس در مورد پدر ومادر که شعاع بستگی آنها نسبت به وی نزدیک تر است و سپس به خویشاوندان و بعد از آنها نسبت به همه افراد جامعه، نیکی به خرج دهد تا همگان پر و بال یکدیگر باشند و افراد ضعیف را تحت حمایت قرار دهند. تقویت بنیه مالی هر ملت و از بین بردن فاصله طبقاتی نیز در زنده نگه داشتن روح ملت سهم فراوانی دارد که یک رکن آن پرداخت خمس و زکات است. با پرداخت چنین وجوهاتی علاوه بر آنکه به مال خود ارزش و برکت می دهیم، به نحوی دست افراد ضعیف جامعه از جمله یتیمان و بی سرپرستان را می گیریم و در اکرام آنها شریک می شویم. یتیم چیزها دیده و نخواسته ام دل من هم دل است، آهن نیست روی مادر ندیده ام هرگز چشم طفل یتیم روشن نیست کودکان گریه می کنند و مرا فرصتی بهر گریه کردن نیست دامن مادران خوش است چه شد که سر من به هیچ دامن نیست خواندم از شوق، هر که را مادر گفت با من که مادر من نیست کودکی گفت: مسکن تو کجاست گفتم: آنجا که هیچ مسکن نیست همه گویند پیش ما منشین هیچ جا بهر من نشیمن نیست